ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در گفت وگوی «ایران» با کارشناسان آموزش تعاملات اجتماعی کودکان بررسی شد
قدم های کوچکِ سرنوشت
پرستو رفیعی خبرنگار
روی صندلی نشسته اما پاهایش را مدام حرکت میدهد. مادر چشم غرهای به او میرود تا شاید برای لحظهای آرام بگیرد، اما کودک بیتفاوت به کار خود ادامه میدهد، هراز گاهی هم مجلههای روی میز را برمیدارد، ورق میزند و به سمتی دیگر پرت میکند. مادرش با ناراحتی میگوید: معلوم نیست این بچه به کی رفته اصلاً آرام و قرار نداره، فقط بازیگوشی میکنه و به حرف هیچ کس هم گوش نمیده والا نه من اینطوریم نه پدرش، اینها همه اثرات مهدکودکه. خانمی که در کنارش نشسته با او همدردی میکند و میگوید دختر من از اون طرف بوم افتاده، صبح تا شب روی مبل نشسته یا با گوشی بازی میکنه یا تلویزیون تماشا میکنه، هرچی بهش میگم به کتابات هم یه نگاهی بنداز انگار نه انگار. تعریف از خود نباشه اما من آدم فعالی هستم و اصلاً نمیتونم با بیکاری کنار بیام، پدرش هم همین طور اما یکی از فامیلهای نزدیکمون این طوریه فکر کنم به اون رفته. همسرم میگه این دیگه بزرگ شده و شخصیتش شکل گرفته نمیشه درستش کرد. زن میانسالی که چند صندلی آن طرفتر نشسته، میگوید: ای بابا به این چیزا نیست که. من کلی کتاب و مقاله تربیتی و روانشناسی خوندم با مشاور صحبت کردم که مثلاً پسرم را درست تربیت کنم، مهد کودک هم نرفته اما معلوم نیست بعضی از کارها و حرفها را از کجا یادگرفته. کی پدرها و مادرهای ما برای تربیت ما اینقدر وقت میگذاشتند؟ اما ما هنوز هم مطیع حرفهاشون هستیم و سعی میکنیم همانطور که اونها دوست دارند رفتار کنیم...
تعلیم و تربیت یکی از مهمترین موضوعاتی است که از بدو تولد انسان مورد توجه قرار میگیرد و مسیر زندگی افراد در دوران بزرگسالی را تعیین میکند. بسیاری معتقدند این مهم در همان سالهای نخستین زندگی اتفاق میافتد و تغییر عادات رفتاری آموخته شده در سالهای نوجوانی و بزرگسالی امکان پذیر نیست یا به سختی صورت میگیرد. برخی دیگر اما معتقدند انسان همواره در حال آموزش است و تعلیم و تربیت محدود به سالهای نخستین زندگی نیست. گروهی دیگر اما تربیت هر فرد را وابسته به تعاملات خانوادگی میدانند و برخی دیگر رفتار کودک را وابسته به تربیت خانوادگی و اعضای خانواده نمیدانند و آن را به محیطهای خارج از خانه مرتبط میدانند.
دکتر حسین ابراهیم مقدم روانشناس و استاد دانشگاه، بحث تربیت کودکان، بخصوص در سنین خردسالی را موضوعی مهم و حائز اهمیت عنوان میکند و در این باره به «ایران» میگوید: کسانی که در حوزههای روانکاوی و روانپویشی فعالیت دارند و همچنین کسانی که در مباحث شناختی از دور دستی بر آتش دارند، دوران کودکی بخصوص 5 سال ابتدایی زندگی را بسیار حائز اهمیت میدانند تا جایی که مدعی میشوند فرد در 5 سال اول دوران کودکی بسیار میآموزد و سنگ بنا، پایه و اساس شخصیت او در همین دوران شکل میگیرد. متفکرانی مانند پیاژه هم معتقدند اساس معرفت و دانش در مرحله حسی و حرکتی است که این مرحله همان دوسال اول زندگی است.
وی در ادامه به افرادی که دچار مشکلات روانشناختی هستند اشاره میکند و میگوید: هنگامی که این افراد را بررسی میکنیم متوجه میشویم که بسیاری از آنها در همان دوران کودکی مسائلی مانند احساس عدم امنیت را تجربه کردهاند یا شاهد رابطه نامناسب و مشکلات بین پدر و مادر بودند. حتی برخی از این افراد تحت تأثیر عوامل مختلف، فجایع و بلایا یا گاهی حوادث بسیار وحشتناکتری مانند کودک آزاری و مسائلی از این دست قرار گرفتهاند.
نقش والدین در تربیت کودک برجسته است
وی میافزاید: لذا به نظر میرسد آنچه که افراد در دوران کودکی از دنیای اطراف به دست میآورند و آنچه از مهر و محبت واحساس امنیت، از خانواده دریافت میکنند سنگ بنای شخصیت آنها خواهد بود. به همین خاطر است که خیلی از کشورها به تربیت کودکان حتی قبل از تولد روی آوردهاند. در این روش از محرکهایی خاص مانند صدای موسیقی یا لالاییهایی که مادر میخواند استفاده میشود. جنین محرکها را دریافت میکند و به آنها واکنش میدهد. به این ترتیب تعلیم و تربیت او آغاز میشود و در دوران پس از تولد و کودکی نیز ادامه مییابد. بررسیها نشان میدهد روند زندگی چنین کودکانی در دوران بزرگسالی مثبت است. اما در مقابل چه بسا افرادی که در دوران کودکی خود با مشکلاتی مواجه بودهاند. یک مثال ساده افرادی هستند که در کودکی خیلی زود یا حتی خیلی دیر از شیر گرفته شدهاند. احتمال اینکه این افراد در بزرگسالی به سمت مواردی مانند استعمال سیگارو دخانیات یا لذتهای دهانی بروند یا انسان پرحرف و وابستهای شوند، زیاد است.
این روانشناس تأکید میکند: این دوران عمدتاً در کنار خانواده و در آغوش خانواده رسمیت پیدا میکند و نقش پدر و مادر در تربیت کودک بسیار برجسته است. البته سایر اعضای خانواده مانند خواهر و برادر یا اقوامی که در خانواده زندگی میکنند مسلماً تأثیرگذار هستند اما این تأثیر به اندازه نقش والدین نیست. باید بدانیم که رابطه پدر و مادر با یکدیگر، وضعیت روانی، نوع برخورد و مسائلی که هر کدام از والدین میتوانند داشته باشند در حالتهایی که بهعنوان حالتهای روانی فرزند میشناسیم به طور مستقیم تأثیرگذار است.
این استاد دانشگاه میگوید: البته بعد از خانواده در بحثهایی مانند اجتماعی شدن حضور کودک در گروه همسالان در مهدکودک یا پیش دبستانی توصیه میشود. مخصوصاً در مورد فرزندان تنها و تک فرزند مشاهده شده که حتی با وجود آنکه کودکان هرآنچه را نیاز دارند از سمت خانواده دریافت میکنند، باز هم در برخی از موارد فرایند اجتماعی شدن آنها کندتر صورت میگیرد. به همین دلیل ما توصیه میکنیم در صورت امکان کودکان از امکاناتی مانند مهدکودک و پیش دبستانی استفاده کنند. البته این را هم فراموش نمیکنیم که توصیه برای استفاده از این اماکن فقط به خاطر حال بچهها نیست و بعضاً بهدلیل حال والدین مخصوصاً مادر هم هست. برخی از مادرها بشدت خودشان را در مباحثی مانند رشد، پرورش و آموزش فرزندشان درگیر میکنند. بنابراین خودشان هم واقعاً با رفتن بچه به مهدکودک زمانی را برای اوقات فراغت پیدا میکنند. وی با اشاره به اینکه در شرایط فعلی و قرنطینههای هرچند نسبی ناشی از شیوع کووید19، تعاملات اجتماعی به اندازه کافی و مناسب وجود ندارد، تأکید میکند: در شرایط فعلی خانوادهها باید میزان ارتباط با فرزندانشان را بیشتر کنند و زمانی را به بازی، مطالعه با فرزندان و در کنار هم بودن اختصاص دهند. البته اینکه بچهها از طریق فضای مجازی وارد گروههای همسال شوند و ارتباطات را برقرار کنند شاید ایدهای سالم و به نوعی به دور از نقص به نظر نرسد اما در بعضی اوقات ممکن است ما چارهای جز این نداشته باشیم.
دکتر ابراهیمی مقدم توصیه میکند: ما والدین بهتر است با رعایت پروتکلهای بهداشتی فرزندمان را در فضاهای باز و در ارتباط با دنیای پیرامون قرار دهیم و بگذاریم مراودات و دوستیها و مواردی از این دست را ببینند و با آن آشنا شوند. درغیر این صورت ممکن است ما ناخواسته فرزندانی دوری گزین یا کسانی را که دارای مشکلات شخصیتی هستند، پرورش دهیم که بعدها اصلاح رفتار آنها بسیار هزینه برخواهد بود، یا در برخی از موارد امکان پذیر نخواهد بود.
آغاز تعاملات اجتماعی پس از یادگیری تقلیدی
دکتر رشید دوقانلو روانشناس نیز بر این باور است که تربیت فرزند امری خطیر و بسیار مهم است تا جایی که به نظر میرسد هدف از خلقت تربیت درست فرزندان است.
او در گفتوگو با «ایران» میگوید: به گفته آلبرت بندورا نخستین عامل مؤثر در تربیت کودک، تقلید است. یعنی کودک در نخستین گام برای آموزش، یادگیری تقلیدی را در پیش میگیرد و هر آنچه از رفتار و گفتار گرفته تا نحوه لباس پوشیدن را که از والدین و اطرافیان میبیند، تقلید میکند، بنابراین خانواده تا سنین 3 و 4 سالگی کودک در تربیت او بسیار تأثیرگذار است. اما پس از این سنین، برخی از کودکان به اقتضای شغل و شرایط زندگی والدین برای ساعاتی از روز به مهدکودک و سپس پیش دبستانی سپرده میشوند. هرچند که در برخی از مهدهای کودک برای تربیت و تعالی کودکان هدفمند اقدام نمیشود اما مشاهده میشود دوره پیش دبستانی و حضور کودک در میان همسالانش نقش چشمگیری در تربیت کودکان ایفا میکند.
دکتر دوقانلو میافزاید: در واقع هنگامی که کودکان از چهارچوب خانواده خارج میشوند به نوعی با دیگران و طبیعت ارتباط برقرار میکنند و پیامد رفتار خود را با دیگران و طبیعت میبینند. کودکان بر این اساس نکات جدید را میآموزند و اشتباه های خود را اصلاح میکنند. مثلاً کودکان همواره در محیط خانواده مورد نوازش قرار میگیرند اما ممکن است از جانب مربی یا دیگر افراد به اندازه والدین خود مورد مهر و محبت قرار نگیرند. در این شرایط آنها با مفهومی به نام ناکامی آشنا میشوند.
به گفته این روانشناس، کودکان 4 تا 5 ساله وارد پیش دبستانی یک میشوند. در این دوره کودکان بیشتر تعاملات اجتماعی را میآموزند. در پیش دبستانی دو که کودکان 5تا 6 سال وارد آن میشوند دیگر کودک از تعامل با دیگران و ماندن در کنار همسالان خود نمیترسد و وارد مهارت آموزی میشود. بازی کردن کودکان و حتی دعوا کردن آنها با هم سبب میشود بسیاری از مهارتهای زندگی را بیاموزند. قصه گویی موضوع مهم دیگری است که در پیش دبستانی دو بسیار مورد توجه قرار میگیرد و کودکان بسیاری از نکات تربیتی را در قالب داستان و قصه یاد میگیرند. آنچه که در پیش دبستانی یک و دو بسیار مورد توجه قرار میگیرد این است که کودکان به رشد کلامی نیز دست مییابند. گفته میشود در همین دورهها حدود 900 تا 2500 کلمه به دایره لغات کودکان اضافه میشود.
وی معتقد است: حضور کودکان در جمع به خلاصی آنها از آپارتمان نشینی و مهمتر از آن به رشد عاطفی کودک منجر میشود و مانع از گوشهگیری آنها میشود.
برش
حسین ابراهیممقدم، روانشناس با اشاره به اینکه در شرایط فعلی و قرنطینههای هرچند نسبی ناشی از شیوع کووید- 19، تعاملات اجتماعی به اندازه کافی و مناسب وجود ندارد، تأکید میکند: در شرایط فعلی خانوادهها باید میزان ارتباط با فرزندانشان را بیشتر کنند و زمانی را به بازی، مطالعه با فرزندان و در کنار هم بودن اختصاص دهند. البته اینکه بچهها از طریق فضای مجازی وارد گروههای همسال شوند و ارتباطات را برقرار کنند شاید ایدهای سالم و به نوعی به دور از نقص به نظر نرسد اما در بعضی اوقات ممکن است ما چارهای جز این نداشته باشیم.
روی صندلی نشسته اما پاهایش را مدام حرکت میدهد. مادر چشم غرهای به او میرود تا شاید برای لحظهای آرام بگیرد، اما کودک بیتفاوت به کار خود ادامه میدهد، هراز گاهی هم مجلههای روی میز را برمیدارد، ورق میزند و به سمتی دیگر پرت میکند. مادرش با ناراحتی میگوید: معلوم نیست این بچه به کی رفته اصلاً آرام و قرار نداره، فقط بازیگوشی میکنه و به حرف هیچ کس هم گوش نمیده والا نه من اینطوریم نه پدرش، اینها همه اثرات مهدکودکه. خانمی که در کنارش نشسته با او همدردی میکند و میگوید دختر من از اون طرف بوم افتاده، صبح تا شب روی مبل نشسته یا با گوشی بازی میکنه یا تلویزیون تماشا میکنه، هرچی بهش میگم به کتابات هم یه نگاهی بنداز انگار نه انگار. تعریف از خود نباشه اما من آدم فعالی هستم و اصلاً نمیتونم با بیکاری کنار بیام، پدرش هم همین طور اما یکی از فامیلهای نزدیکمون این طوریه فکر کنم به اون رفته. همسرم میگه این دیگه بزرگ شده و شخصیتش شکل گرفته نمیشه درستش کرد. زن میانسالی که چند صندلی آن طرفتر نشسته، میگوید: ای بابا به این چیزا نیست که. من کلی کتاب و مقاله تربیتی و روانشناسی خوندم با مشاور صحبت کردم که مثلاً پسرم را درست تربیت کنم، مهد کودک هم نرفته اما معلوم نیست بعضی از کارها و حرفها را از کجا یادگرفته. کی پدرها و مادرهای ما برای تربیت ما اینقدر وقت میگذاشتند؟ اما ما هنوز هم مطیع حرفهاشون هستیم و سعی میکنیم همانطور که اونها دوست دارند رفتار کنیم...
تعلیم و تربیت یکی از مهمترین موضوعاتی است که از بدو تولد انسان مورد توجه قرار میگیرد و مسیر زندگی افراد در دوران بزرگسالی را تعیین میکند. بسیاری معتقدند این مهم در همان سالهای نخستین زندگی اتفاق میافتد و تغییر عادات رفتاری آموخته شده در سالهای نوجوانی و بزرگسالی امکان پذیر نیست یا به سختی صورت میگیرد. برخی دیگر اما معتقدند انسان همواره در حال آموزش است و تعلیم و تربیت محدود به سالهای نخستین زندگی نیست. گروهی دیگر اما تربیت هر فرد را وابسته به تعاملات خانوادگی میدانند و برخی دیگر رفتار کودک را وابسته به تربیت خانوادگی و اعضای خانواده نمیدانند و آن را به محیطهای خارج از خانه مرتبط میدانند.
دکتر حسین ابراهیم مقدم روانشناس و استاد دانشگاه، بحث تربیت کودکان، بخصوص در سنین خردسالی را موضوعی مهم و حائز اهمیت عنوان میکند و در این باره به «ایران» میگوید: کسانی که در حوزههای روانکاوی و روانپویشی فعالیت دارند و همچنین کسانی که در مباحث شناختی از دور دستی بر آتش دارند، دوران کودکی بخصوص 5 سال ابتدایی زندگی را بسیار حائز اهمیت میدانند تا جایی که مدعی میشوند فرد در 5 سال اول دوران کودکی بسیار میآموزد و سنگ بنا، پایه و اساس شخصیت او در همین دوران شکل میگیرد. متفکرانی مانند پیاژه هم معتقدند اساس معرفت و دانش در مرحله حسی و حرکتی است که این مرحله همان دوسال اول زندگی است.
وی در ادامه به افرادی که دچار مشکلات روانشناختی هستند اشاره میکند و میگوید: هنگامی که این افراد را بررسی میکنیم متوجه میشویم که بسیاری از آنها در همان دوران کودکی مسائلی مانند احساس عدم امنیت را تجربه کردهاند یا شاهد رابطه نامناسب و مشکلات بین پدر و مادر بودند. حتی برخی از این افراد تحت تأثیر عوامل مختلف، فجایع و بلایا یا گاهی حوادث بسیار وحشتناکتری مانند کودک آزاری و مسائلی از این دست قرار گرفتهاند.
نقش والدین در تربیت کودک برجسته است
وی میافزاید: لذا به نظر میرسد آنچه که افراد در دوران کودکی از دنیای اطراف به دست میآورند و آنچه از مهر و محبت واحساس امنیت، از خانواده دریافت میکنند سنگ بنای شخصیت آنها خواهد بود. به همین خاطر است که خیلی از کشورها به تربیت کودکان حتی قبل از تولد روی آوردهاند. در این روش از محرکهایی خاص مانند صدای موسیقی یا لالاییهایی که مادر میخواند استفاده میشود. جنین محرکها را دریافت میکند و به آنها واکنش میدهد. به این ترتیب تعلیم و تربیت او آغاز میشود و در دوران پس از تولد و کودکی نیز ادامه مییابد. بررسیها نشان میدهد روند زندگی چنین کودکانی در دوران بزرگسالی مثبت است. اما در مقابل چه بسا افرادی که در دوران کودکی خود با مشکلاتی مواجه بودهاند. یک مثال ساده افرادی هستند که در کودکی خیلی زود یا حتی خیلی دیر از شیر گرفته شدهاند. احتمال اینکه این افراد در بزرگسالی به سمت مواردی مانند استعمال سیگارو دخانیات یا لذتهای دهانی بروند یا انسان پرحرف و وابستهای شوند، زیاد است.
این روانشناس تأکید میکند: این دوران عمدتاً در کنار خانواده و در آغوش خانواده رسمیت پیدا میکند و نقش پدر و مادر در تربیت کودک بسیار برجسته است. البته سایر اعضای خانواده مانند خواهر و برادر یا اقوامی که در خانواده زندگی میکنند مسلماً تأثیرگذار هستند اما این تأثیر به اندازه نقش والدین نیست. باید بدانیم که رابطه پدر و مادر با یکدیگر، وضعیت روانی، نوع برخورد و مسائلی که هر کدام از والدین میتوانند داشته باشند در حالتهایی که بهعنوان حالتهای روانی فرزند میشناسیم به طور مستقیم تأثیرگذار است.
این استاد دانشگاه میگوید: البته بعد از خانواده در بحثهایی مانند اجتماعی شدن حضور کودک در گروه همسالان در مهدکودک یا پیش دبستانی توصیه میشود. مخصوصاً در مورد فرزندان تنها و تک فرزند مشاهده شده که حتی با وجود آنکه کودکان هرآنچه را نیاز دارند از سمت خانواده دریافت میکنند، باز هم در برخی از موارد فرایند اجتماعی شدن آنها کندتر صورت میگیرد. به همین دلیل ما توصیه میکنیم در صورت امکان کودکان از امکاناتی مانند مهدکودک و پیش دبستانی استفاده کنند. البته این را هم فراموش نمیکنیم که توصیه برای استفاده از این اماکن فقط به خاطر حال بچهها نیست و بعضاً بهدلیل حال والدین مخصوصاً مادر هم هست. برخی از مادرها بشدت خودشان را در مباحثی مانند رشد، پرورش و آموزش فرزندشان درگیر میکنند. بنابراین خودشان هم واقعاً با رفتن بچه به مهدکودک زمانی را برای اوقات فراغت پیدا میکنند. وی با اشاره به اینکه در شرایط فعلی و قرنطینههای هرچند نسبی ناشی از شیوع کووید19، تعاملات اجتماعی به اندازه کافی و مناسب وجود ندارد، تأکید میکند: در شرایط فعلی خانوادهها باید میزان ارتباط با فرزندانشان را بیشتر کنند و زمانی را به بازی، مطالعه با فرزندان و در کنار هم بودن اختصاص دهند. البته اینکه بچهها از طریق فضای مجازی وارد گروههای همسال شوند و ارتباطات را برقرار کنند شاید ایدهای سالم و به نوعی به دور از نقص به نظر نرسد اما در بعضی اوقات ممکن است ما چارهای جز این نداشته باشیم.
دکتر ابراهیمی مقدم توصیه میکند: ما والدین بهتر است با رعایت پروتکلهای بهداشتی فرزندمان را در فضاهای باز و در ارتباط با دنیای پیرامون قرار دهیم و بگذاریم مراودات و دوستیها و مواردی از این دست را ببینند و با آن آشنا شوند. درغیر این صورت ممکن است ما ناخواسته فرزندانی دوری گزین یا کسانی را که دارای مشکلات شخصیتی هستند، پرورش دهیم که بعدها اصلاح رفتار آنها بسیار هزینه برخواهد بود، یا در برخی از موارد امکان پذیر نخواهد بود.
آغاز تعاملات اجتماعی پس از یادگیری تقلیدی
دکتر رشید دوقانلو روانشناس نیز بر این باور است که تربیت فرزند امری خطیر و بسیار مهم است تا جایی که به نظر میرسد هدف از خلقت تربیت درست فرزندان است.
او در گفتوگو با «ایران» میگوید: به گفته آلبرت بندورا نخستین عامل مؤثر در تربیت کودک، تقلید است. یعنی کودک در نخستین گام برای آموزش، یادگیری تقلیدی را در پیش میگیرد و هر آنچه از رفتار و گفتار گرفته تا نحوه لباس پوشیدن را که از والدین و اطرافیان میبیند، تقلید میکند، بنابراین خانواده تا سنین 3 و 4 سالگی کودک در تربیت او بسیار تأثیرگذار است. اما پس از این سنین، برخی از کودکان به اقتضای شغل و شرایط زندگی والدین برای ساعاتی از روز به مهدکودک و سپس پیش دبستانی سپرده میشوند. هرچند که در برخی از مهدهای کودک برای تربیت و تعالی کودکان هدفمند اقدام نمیشود اما مشاهده میشود دوره پیش دبستانی و حضور کودک در میان همسالانش نقش چشمگیری در تربیت کودکان ایفا میکند.
دکتر دوقانلو میافزاید: در واقع هنگامی که کودکان از چهارچوب خانواده خارج میشوند به نوعی با دیگران و طبیعت ارتباط برقرار میکنند و پیامد رفتار خود را با دیگران و طبیعت میبینند. کودکان بر این اساس نکات جدید را میآموزند و اشتباه های خود را اصلاح میکنند. مثلاً کودکان همواره در محیط خانواده مورد نوازش قرار میگیرند اما ممکن است از جانب مربی یا دیگر افراد به اندازه والدین خود مورد مهر و محبت قرار نگیرند. در این شرایط آنها با مفهومی به نام ناکامی آشنا میشوند.
به گفته این روانشناس، کودکان 4 تا 5 ساله وارد پیش دبستانی یک میشوند. در این دوره کودکان بیشتر تعاملات اجتماعی را میآموزند. در پیش دبستانی دو که کودکان 5تا 6 سال وارد آن میشوند دیگر کودک از تعامل با دیگران و ماندن در کنار همسالان خود نمیترسد و وارد مهارت آموزی میشود. بازی کردن کودکان و حتی دعوا کردن آنها با هم سبب میشود بسیاری از مهارتهای زندگی را بیاموزند. قصه گویی موضوع مهم دیگری است که در پیش دبستانی دو بسیار مورد توجه قرار میگیرد و کودکان بسیاری از نکات تربیتی را در قالب داستان و قصه یاد میگیرند. آنچه که در پیش دبستانی یک و دو بسیار مورد توجه قرار میگیرد این است که کودکان به رشد کلامی نیز دست مییابند. گفته میشود در همین دورهها حدود 900 تا 2500 کلمه به دایره لغات کودکان اضافه میشود.
وی معتقد است: حضور کودکان در جمع به خلاصی آنها از آپارتمان نشینی و مهمتر از آن به رشد عاطفی کودک منجر میشود و مانع از گوشهگیری آنها میشود.
برش
حسین ابراهیممقدم، روانشناس با اشاره به اینکه در شرایط فعلی و قرنطینههای هرچند نسبی ناشی از شیوع کووید- 19، تعاملات اجتماعی به اندازه کافی و مناسب وجود ندارد، تأکید میکند: در شرایط فعلی خانوادهها باید میزان ارتباط با فرزندانشان را بیشتر کنند و زمانی را به بازی، مطالعه با فرزندان و در کنار هم بودن اختصاص دهند. البته اینکه بچهها از طریق فضای مجازی وارد گروههای همسال شوند و ارتباطات را برقرار کنند شاید ایدهای سالم و به نوعی به دور از نقص به نظر نرسد اما در بعضی اوقات ممکن است ما چارهای جز این نداشته باشیم.
ساحلیبازان گرفتار طوفان بیتوجهی فدراسیون
■امروز ساعت 18؛ بازی امیران با امارات
در صفحات ورزشی بخوانید
در آستانه دهه فجر و چهل و سومین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی
رهبر معظم انقلاب در مرقد امام خمینی(ره) و گلزار شهدا حضور یافتند
در آستانه دهه فجر و چهل و سومین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای در نخستین ساعات صبح دیروز (دوشنبه) در مرقد بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضور یافتند و با قرائت نماز و قرآن یاد آن عزیز سفرکرده را گرامی داشتند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر معظم انقلاب سپس بر مزار شهدای ۷ تیر و ۸ شهریور ۱۳۶۰ حاضر شدند و با قرائت فاتحه به ارواح مطهر آنان درود فرستادند. حضرت آیتالله خامنهای سپس با حضور در گلزار شهدای بهشت زهرا، علوّ درجات شهیدان راه دفاع از اسلام و ایران را از خداوند متعال مسألت کردند.
«ایران»شاخصهای صنعتی و معدنی 9 ماهه سالجاری را با سال گذشته مقایسه میکند
صدای پای رونق در خطوط تولید
گروه اقتصادی / همانطور که 2 روز پیش رهبر معظم انقلاب در دیدار تولیدکنندگان مطرح کردند، شرایط باید برای فعالان اقتصادی به گونهای باشد که امنیت سرمایه گذاری، ثبات قوانین و قابل پیشبینی بودن اقتصاد، اتفاق بیفتد. این موارد همانهایی است که دولت گذشته بهصورت کلی فراموش کرده و اقتصاد ایران را به برجام گره زده بود. اگر بهبود فضای کسب و کار دنبال شده بود و نسبت به حذف قوانین غیرضروری و مزاحم اقدام میشد، واقعاً نیازی نبود که سرمایهگذاران و تولیدکنندگان با اقتصاد شرطی روبهرو شوند. مجموع تصمیمهای نادرست و خلق الساعه آسیبهای متعددی به بدنه صنعت کشور وارد کرد که همچنان در سال جاری آثار سوء آن دیده میشود. حال دولت سیزدهم وعده داده است که از ابتدای سال آینده وضعیت صنایع کشور بهبود پیدا میکند. جدیدترین آمار تولید محصولات منتخب صنعتی و معدنی در 9 ماه نخست سال جاری نشان میدهد که از 36 قلم کالای استراتژیک 23 قلم کالا رشد را تجربه کردند و مابقی از رشد منفیشان کاسته شده است. طی مدت یاد شده بیشترین رشد تولید مربوط به کامیون، کامیونت و کشنده بوده و صنعتی که هنوز نتوانسته احیا شود و همچنان اعداد و ارقام تولید آن منفی است، الیاف اکریلیک است.
ثبات بخشنامهها در دولت سیزدهم
محمدرضا سجادیان از تولیدکنندگان کشور درباره روند تولیدی که طی سال جاری طی شده است، به «ایران»گفت: «کاهش تولید خیلی سریع اتفاق میافتد چرا که تولیدکنندگان در راستای حفظ نقدینگی مواد اولیه در حجم انبوه خریداری نمیکنند، برای آنکه کاهشهای اتفاق افتاده جبران شود، حداقل یکسال و نیم زمان نیاز است.» او ادامه داد: «برای آنکه رشد تولید مستمر باشد نیاز است که ثبات در قوانین، ثبات در قیمت ارز و کنترل نرخ تورم از سوی سیاستگذاران صورت گیرد، قاعدتاً اگر هر کدام از مؤلفههای یاد شده مشکلی پیدا کند، تولید کشور نیز دوباره لطمه خواهد دید.»
این فعال اقتصادی خاطرنشان کرد: «یکی از اتفاقهای مثبتی که در دولت سیزدهم رخ داده و امیدواریم این رویه ادامه دار باشد، ثبات قوانین است، این دولت نسبت به تغییر قوانین و بخشنامهها کاری انجام نداده و البته در برخی موارد تسهیل نیز صورت گرفته است.» وضعیت مجوزهای صادره در بخش جواز تأسیس و پروانه بهرهبرداری هم گویای آن است که طی سال جاری بر تعداد مجوزها افزوده شده است. تعداد جواز واحد صنعتی در 9 ماه سال جاری 5.5 درصد و تعداد پروانه بهرهبرداری 4.9 درصد افزایش یافته است. درصد تغییر جواز تأسیس در اشتغال مجوزهای صنعتی 13.4 درصد و پروانه بهرهبرداری از اشتغال مجوزهای صنعتی 15.7 درصد افزایش را ثبت کردهاند. همچنین سرمایهگذاری مجوزهای صنعتی در بخش جواز تأسیس رشد 145.8 درصد و پروانه بهرهبرداری در همین بخش 12 درصد رشد داشته است.
حرکت به سمت تراز تجاری مثبت
محمدحسین داریانی که چند سالی است در زمینه صادرات کالا به کشورهای مختلف اقدام کرده است به «ایران »گفت: «فعالان اقتصادی، خواسته زیادی از سیاستگذاران ندارند، اگر بخشنامههای غیرکارشناسی صادر نشود و سیاستهای فعلی به یکباره تغییر نکند، میتوان تراز تجاری ایران را با خیلی از کشورها که منفی است، مثبت کرد.»
او ادامه داد: «سالهای گذشته شبانه سیاستهای تجاری تغییر میکرد، فعال اقتصادی که سالها زحمت کشیده بود که وارد بازاری شود بهدلیل تغییر سیاستها نمیتوانست بازار صادراتی خود را حفظ کند و همین باعث شده برخی کشورها دیگر به تجار ایرانی و وعدههایی که میدهند اطمینان نکنند.»
آمار تجارت ایران در بخش واردات طی 9 ماه 1400 نشان میدهد که حدود 30.1 میلیون تن کالا وارد کشور شده است که این عدد در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 19.8 درصد افزایش پیدا کرده است، همچنین ارزش واردات این حجم از کالا 36.9 میلیارد دلار بوده که نشان دهنده رشد 37 درصدی نسبت بهمدت مشابه سال 99 است. در این میان 92.3 میلیون تن کالا از ایران به کشورهای مختلف صادر شده که این امر رشد 8.2 درصدی را نسبت به سال 99 نشان میدهد و همچنین طی 9 ماه سال جاری به ارزش 35.1 میلیارد دلار کالا صادر شده که نسبت بهمدت مشابه سال گذشته رشد 39.8 درصدی داشته است. طی مدت یاد شده و در راستای حمایت از واحدهای صادراتی 158 واحد به بانکها معرفی شده که طی این مدت 30031.1 میلیارد ریال به آنها پرداخت شده است .این در حالی است که نیاز این واحدها در حدود 36802.3 میلیارد ریال بوده است.
دو سال تا احياء زمان نياز است
رضا احمدوند که 5 سالی است در حوزه تولید فعالیت میکند درباره اینکه دوره احیا و برگشت واحدهای صنعتی چقدر است، به «ایران» گفت: «واحدهای صنعتی که طی سالهای گذشته، آسیب دیدند و اکنون با کمترین ظرفیت تولید در حال فعالیت هستند برای آنکه بتوانند به شرایط اولیه خود بازگردند و دوباره حداقل برای نیمی از ظرفیت تولید خود فعالیت کنند، دو سال زمان نیاز دارند. در این میان حمایتهای دولتی میتواند بسیار کمک کننده باشد.» او ادامه داد: «نشستی که رهبر معظم انقلاب با فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان داشتند، باعث شد که فصل تازهای از فعالیتهای توسعهای برای تولیدکنندگان کشور رقم بخورد، تولیدکنندگان به این یقین رسیدند که حمایت رهبر معظم انقلاب از بخشهای صنعتی و تولیدی دو چندان است و همین امر انگیزهای ایجاد کرده است که فعالان اقتصادی با تمام قوا برای رشد تولید برنامهریزی کنند.» یکی از کالاهایی که طی سالهای اخیر کاهش تولید را تجربه کرد، پودر شوینده است. طی 9 ماه سال جاری در قیاس با مدت مشابه سال گذشته درصد کاهش تولید این کالا به 15.1 درصد رسیده است. درصد کاهش تولید چینی بهداشتی هم رقم 16.4 درصد را ثبت کرده است. کنسانتره زغال سنگ نیز 11.7 درصد رشد منفی داشته است. در این میان محصولات فولادی هم کاهش 5.8 درصدی تولید را داشتهاند.
بر اساس اين گزارش 23 قلم كالایي كه طي 9 ماهه سال جاري در قياس با مدت مشابه سال گذشته رشد داشتند، شامل كاميون، كاميونت و كشنده با 75.3 درصد، روغن ساخته شده نباتي 38.7 درصد، چرم 33.3 درصد، ماشين لباسشويي 26.1 درصد، شمش آلومينيوم24.7 درصد، اتوبوس، ميني بوس و ون21.7 درصد، دوده19.8 درصد، شيشه جام 19.1 درصد، كمباين 16.4 درصد، نخ فيلا منت پلي استر 16 درصد، ظروف چيني11 درصد، يخچال و فريزر10.3 درصد، نئوپان 7درصد، كاتدمس 6.5 درصد، روغن صنعتي 5.74 درصد، تراكتور 5.6درصد، الياف پلي استر 4.4 درصد،كولر آبي 3.2 درصد، پتروشيمي 2.3 درصد، انواع سواري 2.1درصد، كارتن 1.5 درصد، انوع پاپوش و كفش 1.4درصد و ظروف شيشه اي 0.7درصد، است. 13 كالا نيز كاهش توليد را همچون سال هاي گذشته در حال تجربه هستند. بر اين اساس طي مدت ياد شده آلومينا 0.1درصد، فولاد خام 2.2درصد، لاستيك خودرو 3.7 درصد، وانت 5.4درصد، محصولات فولادي 5.8 درصد، فيبر 7.9 درصد، سيمان 9.1درصد، كنسانتره زغال سنگ 11.7درصد، پودر شوينده 15.1 درصد، نخ سيستم پنبه اي 15.8 درصد، چيني بهداشتي 45.6 درصد، الكتروموتور 16.6 درصد و الياف اكريليك 69.3 درصد كاهش توليد داشته اند.
ثبات بخشنامهها در دولت سیزدهم
محمدرضا سجادیان از تولیدکنندگان کشور درباره روند تولیدی که طی سال جاری طی شده است، به «ایران»گفت: «کاهش تولید خیلی سریع اتفاق میافتد چرا که تولیدکنندگان در راستای حفظ نقدینگی مواد اولیه در حجم انبوه خریداری نمیکنند، برای آنکه کاهشهای اتفاق افتاده جبران شود، حداقل یکسال و نیم زمان نیاز است.» او ادامه داد: «برای آنکه رشد تولید مستمر باشد نیاز است که ثبات در قوانین، ثبات در قیمت ارز و کنترل نرخ تورم از سوی سیاستگذاران صورت گیرد، قاعدتاً اگر هر کدام از مؤلفههای یاد شده مشکلی پیدا کند، تولید کشور نیز دوباره لطمه خواهد دید.»
این فعال اقتصادی خاطرنشان کرد: «یکی از اتفاقهای مثبتی که در دولت سیزدهم رخ داده و امیدواریم این رویه ادامه دار باشد، ثبات قوانین است، این دولت نسبت به تغییر قوانین و بخشنامهها کاری انجام نداده و البته در برخی موارد تسهیل نیز صورت گرفته است.» وضعیت مجوزهای صادره در بخش جواز تأسیس و پروانه بهرهبرداری هم گویای آن است که طی سال جاری بر تعداد مجوزها افزوده شده است. تعداد جواز واحد صنعتی در 9 ماه سال جاری 5.5 درصد و تعداد پروانه بهرهبرداری 4.9 درصد افزایش یافته است. درصد تغییر جواز تأسیس در اشتغال مجوزهای صنعتی 13.4 درصد و پروانه بهرهبرداری از اشتغال مجوزهای صنعتی 15.7 درصد افزایش را ثبت کردهاند. همچنین سرمایهگذاری مجوزهای صنعتی در بخش جواز تأسیس رشد 145.8 درصد و پروانه بهرهبرداری در همین بخش 12 درصد رشد داشته است.
حرکت به سمت تراز تجاری مثبت
محمدحسین داریانی که چند سالی است در زمینه صادرات کالا به کشورهای مختلف اقدام کرده است به «ایران »گفت: «فعالان اقتصادی، خواسته زیادی از سیاستگذاران ندارند، اگر بخشنامههای غیرکارشناسی صادر نشود و سیاستهای فعلی به یکباره تغییر نکند، میتوان تراز تجاری ایران را با خیلی از کشورها که منفی است، مثبت کرد.»
او ادامه داد: «سالهای گذشته شبانه سیاستهای تجاری تغییر میکرد، فعال اقتصادی که سالها زحمت کشیده بود که وارد بازاری شود بهدلیل تغییر سیاستها نمیتوانست بازار صادراتی خود را حفظ کند و همین باعث شده برخی کشورها دیگر به تجار ایرانی و وعدههایی که میدهند اطمینان نکنند.»
آمار تجارت ایران در بخش واردات طی 9 ماه 1400 نشان میدهد که حدود 30.1 میلیون تن کالا وارد کشور شده است که این عدد در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 19.8 درصد افزایش پیدا کرده است، همچنین ارزش واردات این حجم از کالا 36.9 میلیارد دلار بوده که نشان دهنده رشد 37 درصدی نسبت بهمدت مشابه سال 99 است. در این میان 92.3 میلیون تن کالا از ایران به کشورهای مختلف صادر شده که این امر رشد 8.2 درصدی را نسبت به سال 99 نشان میدهد و همچنین طی 9 ماه سال جاری به ارزش 35.1 میلیارد دلار کالا صادر شده که نسبت بهمدت مشابه سال گذشته رشد 39.8 درصدی داشته است. طی مدت یاد شده و در راستای حمایت از واحدهای صادراتی 158 واحد به بانکها معرفی شده که طی این مدت 30031.1 میلیارد ریال به آنها پرداخت شده است .این در حالی است که نیاز این واحدها در حدود 36802.3 میلیارد ریال بوده است.
دو سال تا احياء زمان نياز است
رضا احمدوند که 5 سالی است در حوزه تولید فعالیت میکند درباره اینکه دوره احیا و برگشت واحدهای صنعتی چقدر است، به «ایران» گفت: «واحدهای صنعتی که طی سالهای گذشته، آسیب دیدند و اکنون با کمترین ظرفیت تولید در حال فعالیت هستند برای آنکه بتوانند به شرایط اولیه خود بازگردند و دوباره حداقل برای نیمی از ظرفیت تولید خود فعالیت کنند، دو سال زمان نیاز دارند. در این میان حمایتهای دولتی میتواند بسیار کمک کننده باشد.» او ادامه داد: «نشستی که رهبر معظم انقلاب با فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان داشتند، باعث شد که فصل تازهای از فعالیتهای توسعهای برای تولیدکنندگان کشور رقم بخورد، تولیدکنندگان به این یقین رسیدند که حمایت رهبر معظم انقلاب از بخشهای صنعتی و تولیدی دو چندان است و همین امر انگیزهای ایجاد کرده است که فعالان اقتصادی با تمام قوا برای رشد تولید برنامهریزی کنند.» یکی از کالاهایی که طی سالهای اخیر کاهش تولید را تجربه کرد، پودر شوینده است. طی 9 ماه سال جاری در قیاس با مدت مشابه سال گذشته درصد کاهش تولید این کالا به 15.1 درصد رسیده است. درصد کاهش تولید چینی بهداشتی هم رقم 16.4 درصد را ثبت کرده است. کنسانتره زغال سنگ نیز 11.7 درصد رشد منفی داشته است. در این میان محصولات فولادی هم کاهش 5.8 درصدی تولید را داشتهاند.
بر اساس اين گزارش 23 قلم كالایي كه طي 9 ماهه سال جاري در قياس با مدت مشابه سال گذشته رشد داشتند، شامل كاميون، كاميونت و كشنده با 75.3 درصد، روغن ساخته شده نباتي 38.7 درصد، چرم 33.3 درصد، ماشين لباسشويي 26.1 درصد، شمش آلومينيوم24.7 درصد، اتوبوس، ميني بوس و ون21.7 درصد، دوده19.8 درصد، شيشه جام 19.1 درصد، كمباين 16.4 درصد، نخ فيلا منت پلي استر 16 درصد، ظروف چيني11 درصد، يخچال و فريزر10.3 درصد، نئوپان 7درصد، كاتدمس 6.5 درصد، روغن صنعتي 5.74 درصد، تراكتور 5.6درصد، الياف پلي استر 4.4 درصد،كولر آبي 3.2 درصد، پتروشيمي 2.3 درصد، انواع سواري 2.1درصد، كارتن 1.5 درصد، انوع پاپوش و كفش 1.4درصد و ظروف شيشه اي 0.7درصد، است. 13 كالا نيز كاهش توليد را همچون سال هاي گذشته در حال تجربه هستند. بر اين اساس طي مدت ياد شده آلومينا 0.1درصد، فولاد خام 2.2درصد، لاستيك خودرو 3.7 درصد، وانت 5.4درصد، محصولات فولادي 5.8 درصد، فيبر 7.9 درصد، سيمان 9.1درصد، كنسانتره زغال سنگ 11.7درصد، پودر شوينده 15.1 درصد، نخ سيستم پنبه اي 15.8 درصد، چيني بهداشتي 45.6 درصد، الكتروموتور 16.6 درصد و الياف اكريليك 69.3 درصد كاهش توليد داشته اند.
اقتصاد ایران چرا و چگونه در دهه 90 سقوط کرد؟
پشت پا به اقتصاد مقاومتی
گروه اقتصادی / «آسیبها. آمارهای اقتصادی دهه ۹۰ -آمارهای اقتصاد کلان کشور- حقاً و انصافاً خرسندکننده نیست. آمار مربوط به رشد تولید ناخالص داخلی، آمار مربوط به تشکیل سرمایه در کشور، آمار مربوط به تورم، آمار مربوط به رشد نقدینگی؛ اینها خرسندکننده نیست. آمار مربوط به تأمین ماشینآلات به هیچ وجه مطلوب نیست، یا مسکن و امثال اینها. اینها حقایقی است که اگر مسئولان میتوانستند وضعیت را در جهت این آمارها به شکل بهتری هدایت کنند، یقیناً وضع اقتصاد کشور امروز خیلی بهتر بود» این بخشی از جملات رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر ایشان با تولیدکنندگان کشور بود.
اما چرا رهبر معظم انقلاب با این صراحت دهه 90 را دهه نامطلوب برای اقتصاد و مردم ایران معرفی میکنند. نگاهی به آمار و ارقام و شاخصهای کلیدی اقتصاد ایران از سال 1390 تا 1399 بخوبی و روشنی این نگاه را تأیید میکند. دههای که در آن رفاه و معیشت مردم بشدت کاهش یافت و در شاخصهای کلیدی نیز عقبگرد واضحی مشهود است. هرچند در این دهه تحریمهای ظالمانه نیز دراقتصاد ایران نقش داشته است، ولی همانطور که رهبر معظم انقلاب میفرمایند در صورتی که دولتمردان دراین دوره همراهی بیشتری میکردند، به طور قطع وضعیت این گونه نبود. حال با آغاز دولت سیزدهم قرار است درمدت کوتاهی شرایط گذشته جبران شود. گرچه به زعم اقتصاددانان جبران این عقبگرد تاریخی بسیار دشواراست، اما دولتمردان سیزدهم امید دارند با اصلاحات اقتصادی و بازگرداندن قطار اقتصاد به ریل اصلی، سال آینده رشد اقتصادی 8 درصدی را تجربه کنیم.
چرا دهه 90 اقتصاد نابسامان بود؟
بررسی دلایل و علل اصلی اینکه چرا اقتصاد ایران در دهه 1390 یکی از پرفراز و نشیبترین دورههای تاریخی اقتصاد ایران را تجربه کرده است، نشان میدهد که نوع نگاه به اقتصاد و مشکلات آن دلیل اصلی بوده است. در دهه یاد شده بخصوص درنیمه دوم آن، شرطی کردن اقتصاد ایران و گره زدن آن به متغیرهای خارجی که به هیچ عنوان دراختیار مسئولان نبود، باعث شد تا اقتصاد راه دیگری را پیش بگیرد. برهمین اساس دربرخی از سالها رشد اقتصاد دورقمی شد و دربرخی از سالها منفی. دراین دوره سیاستهای 24 بندی اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده ازسوی مقام معظم رهبری نیز به عنوان یک سند مهم که میتوانست پشتوانه تصمیمات کلان اقتصادی قرارگیرد، مورد بی مهری مسئولان وقت قرارگرفت. دراین دوره تمرکز صرف برحل معضلات ریز و درشت اقتصاد ایران از طریق «کدخدا» و گره زدن مسائل به سند برجام باعث شد تا در دوره کوتاهی برخی متغیرها رشد کند، اما به محض اینکه پایبندی طرف مقابل به برجام پایان یافت، با سرعت بسیار زیادی به شرایط قبل بازگشتیم. این درحالی است که طبق بارها تأکید مقام معظم رهبری و همچنین کارشناسان اقتصادی، تنها راه نجات اقتصاد ایران تکیه بر داشتهها و ظرفیتهای بی نظیر داخلی است که متاسفانه در دهه 90 مورد غفلت قرارگرفت و نتیجه آن را تمام مردم ایران دیدند.
میانگین رشد اقتصادی تقریباً صفر
براساس آمار و ارقام اعلام شده از سوی بانک مرکزی میانگین نرخ رشد اقتصادی کشور در دهه 1390 تنها 6 هم درصد بوده که به صفر نزدیک است. با وجود اینکه دربرخی از سالهای این دهه رشد اقتصادی قابل قبول بود اما برآیند و میانگین عدد صفر را نشان میدهد. ازسوی دیگر در رشد تولید ناخالص داخلی کشور و براساس آمارهای بانک مرکزی درحالی که نرخ رشد اقتصاد ایران درسال 1390 برابر با 4.3 درصد بوده است، پس از فراز و نشیب فراوان در سال 1399 به 2.9 درصد رسیده است. در بخش رشد اقتصادی بدون نفت نیز رقم 5.4 درصد سال 1390 به 2.4 درصد درسال 1399 کاهش یافته است.
وضعیت نامناسب نرخ تورم
برپایه گزارشهای مرکزآمار ایران دردهه 90 متوسط نرخ تورم کشور به بیش از 22.7 درصد میرسد که فاصله بسیار زیادی با اهداف برنامهها دارد. این دهه با نرخ تورم 26.4 درصد آغاز میشود و در نهایت با تورم 36.4 درصد پایان مییابد. با وجودی که در برخی از این سالها تورم پایینی تجربه شده است، ولی بهدلیل مقطعی بودن تأثیر چندانی نداشته است. این درحالی است که بهدنبال نتایج و آثار وضعیت اقتصادی دهه 90 در ابتدای دهه 1400 نرخ تورم رکوردهای تاریخی خود را به ثبت رسانده است. وضعیتی که به هیچ عنوان با ظرفیتهای بالای این کشور همخوانی ندارد.
رکوردزنی رشد نقدینگی
در دهه 1390 بالغ بر 386 هزار میلیارد تومان توسط بانک مرکزی چاپ پول شده است. درحالی که در ابتدای سال 90 مقدار پایه پولی در حدود 68 هزار میلیارد تومان قرار داشت، این متغیر پولی در دهه 90 با رشدی بالغ بر 560 درصد به عدد 455 هزار میلیارد تومان در پایان سال 99 رسیده است.
بالاترین رشد سالانه پایه پولی در سالهای دهه گذشته به سال 98 با رشدی معادل 32.8 درصد تعلق دارد. حجم نقدینگی در اقتصاد ایران در این دهه نزدیک به 12 برابر شده است. میزان نقدینگی در پایان اسفند سال 99 به حدود 3 هزار و 475 هزار میلیارد تومان رسیده است، درحالی که در ابتدای دهه 90 این متغیر 294 هزار میلیارد تومان بوده است. بالاترین رشد سالانه نقدینگی در دهه 90 نیز با 40.6 درصد به سال 99 تعلق دارد.
ازسوی دیگر، حجم پول در دهه 90 از 75 هزار میلیارد تومان به 691 هزار میلیارد تومان در انتهای سال 99 رسیده است. 264 هزار میلیارد تومان از این افزایش تنها در سال 1399 رقم خورده است، به بیان دیگر در سال 99 نسبت به پایان سال 98، حدود 61.7 درصد به اسکناس، مسکوکات و حسابهای جاری افزوده شده است.
رفاه مردم در سراشیبی
بررسی شاخصهای اصلی مربوط به رفاه مردم در دهه 90 نشان از سیر نزولی این شاخصهاست. درحالی که درنخستین سال دهه 1390 ضریب جینی عدد 0.3700 را نشان میدهد و در سالهای 1391 و 1392 با رسیدن به ترتیب اعداد 0.3659 و 0.3650 بهبود یافته است، از سال 1393 عقبگرد آن آغاز شده است به طوری که در این سال این شاخص به 0.3788 رسیده است. در سال 1394 نیز وضعیت بدتر شده است و با رسیدن این شاخص به 0.3851 شکاف طبقاتی تشدید شده است. این روند نزولی درسال 1395 با رسیدن ضریب جینی به 0.3900 تشدید شده است و درسال 1396 به 0.3981 عقبگرد کرده است. طبق گزارشهای مرکزآمار ایران این شاخص درسال 1397 با رقم 0.4093 به بالاترین حد خود درکل دهه 1390 رسیده است و هرچند درسال 1398 با عدد 0.3993 اندکی بهبود یافته است، اما درسال 1399 دوباره با رسیدن به 0.4006 به شرایط قبل بازگشته است.
درآمد مردم یک سوم شد
در این دهه درآمد ایرانیان نیز بشدت کاهش یافته به طوری که به یک سوم رسیده است شاخصی که فشار اقتصادی سالهای اخیر را بر مردم ترجمه میکند. درواقع از یک سو با رشد تورم هزینههای مردم رشد داشته است و ازسوی دیگر با کاهش تولید ناخالص داخلی درآمدهای مردم رو به نزول گذاشته است وضعیتی که ترجمه دقیق آن فشار اقتصادی است. براساس اعلام مرکز پژوهشهای مجلس هر ایرانی در سال 99 به طور متوسط 34 درصد کمتر از درآمدی که در سال 90 داشته را کسب میکند. بررسیهای آماری نشان میدهد دستکم ۱۱ سال زمان نیاز خواهد بود تا سطح درآمد ملی به سطح درآمد ابتدای دهه ۹۰ برسد. اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران در گزارش خود اعلام کرده است: درآمد ملی سرانه واقعی کشور در سال ۱۳۸۳ برابر با ۵.۷ میلیون تومان بود که بعد از گذشت ۷ سال، به رقم ۴.۸۲ میلیون تومان در سال ۱۳۹۰ رسید و متوسط نرخ رشد سرانه درآمد ملی سرانه حقیقی طی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ حدود ۴.۴ درصد است. براساس این گزارش از سال ۱۳۹۱ به بعد، روند عمومی درآمد ملی سرانه، نزولی شد و به استثنای سالهای ۱۳۹۵، ۱۳۹۶ و ۱۳۹۹، رشد سالانه آن در ۷ سال از دهه ۹۰، منفی بود که نشان از تضعیف شدید درآمد ملی سرانه در دهه اخیر است. به گونهای که کمترین درآمد ملی سرانه در دهه اخیر مربوط به سال ۱۳۹۸ و با رقم ۴.۷ میلیون تومان بوده است که در سال ۱۳۹۹ با رشد ۱.۶ درصدی به ۴.۸ میلیون تومان رسید. بررسیهای این نهاد بخش خصوصی درباره رشد درآمد ملی سرانه واقعی نشان دهنده این واقعیت است که میانگین رشد سالانه درآمد ملی سرانه واقعی در طول سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۹ برابر با منفی یک درصد و در دهه ۹۰ یعنی از ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ منفی ۳.۹ درصد است.
روند نزولی سرمایهگذاری واقعی
تشکیل سرمایه ناخالص ثابت بهعنوان یکی از شاخصهای مهمی که رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره داشتهاند وضعیت مشابهی با سایر شاخصها نشان میدهد. در دهه 90 روند عمومی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به قیمتهای ثابت سال 1390، نزولی بوده و میانگین نرخ رشد سالانه سرمایهگذاری دراین دهه منفی 4.79 درصد است. کمترین رقم سرمایهگذاری کشور نیز مربوط به سال 1399 و برابر با 100 هزار میلیارد تومان است که به مراتب کمتر از سال 1390 است که 171 هزارمیلیارد تومان برآورد شده است. براساس اعلام اتاق بازرگانی ایران، با فرض رشد سالانه 5 درصد سرمایهگذاری از سال 1400 به بعد، درسال 1413 یعنی بعد از گذشت 14 سال، سرمایهگذاری واقعی کشور به رقم سال 1390 خواهد رسید و با فرض رشد سالانه 10 درصدی این اتفاق درسال 1406 رخ خواهد داد.
اما چرا رهبر معظم انقلاب با این صراحت دهه 90 را دهه نامطلوب برای اقتصاد و مردم ایران معرفی میکنند. نگاهی به آمار و ارقام و شاخصهای کلیدی اقتصاد ایران از سال 1390 تا 1399 بخوبی و روشنی این نگاه را تأیید میکند. دههای که در آن رفاه و معیشت مردم بشدت کاهش یافت و در شاخصهای کلیدی نیز عقبگرد واضحی مشهود است. هرچند در این دهه تحریمهای ظالمانه نیز دراقتصاد ایران نقش داشته است، ولی همانطور که رهبر معظم انقلاب میفرمایند در صورتی که دولتمردان دراین دوره همراهی بیشتری میکردند، به طور قطع وضعیت این گونه نبود. حال با آغاز دولت سیزدهم قرار است درمدت کوتاهی شرایط گذشته جبران شود. گرچه به زعم اقتصاددانان جبران این عقبگرد تاریخی بسیار دشواراست، اما دولتمردان سیزدهم امید دارند با اصلاحات اقتصادی و بازگرداندن قطار اقتصاد به ریل اصلی، سال آینده رشد اقتصادی 8 درصدی را تجربه کنیم.
چرا دهه 90 اقتصاد نابسامان بود؟
بررسی دلایل و علل اصلی اینکه چرا اقتصاد ایران در دهه 1390 یکی از پرفراز و نشیبترین دورههای تاریخی اقتصاد ایران را تجربه کرده است، نشان میدهد که نوع نگاه به اقتصاد و مشکلات آن دلیل اصلی بوده است. در دهه یاد شده بخصوص درنیمه دوم آن، شرطی کردن اقتصاد ایران و گره زدن آن به متغیرهای خارجی که به هیچ عنوان دراختیار مسئولان نبود، باعث شد تا اقتصاد راه دیگری را پیش بگیرد. برهمین اساس دربرخی از سالها رشد اقتصاد دورقمی شد و دربرخی از سالها منفی. دراین دوره سیاستهای 24 بندی اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده ازسوی مقام معظم رهبری نیز به عنوان یک سند مهم که میتوانست پشتوانه تصمیمات کلان اقتصادی قرارگیرد، مورد بی مهری مسئولان وقت قرارگرفت. دراین دوره تمرکز صرف برحل معضلات ریز و درشت اقتصاد ایران از طریق «کدخدا» و گره زدن مسائل به سند برجام باعث شد تا در دوره کوتاهی برخی متغیرها رشد کند، اما به محض اینکه پایبندی طرف مقابل به برجام پایان یافت، با سرعت بسیار زیادی به شرایط قبل بازگشتیم. این درحالی است که طبق بارها تأکید مقام معظم رهبری و همچنین کارشناسان اقتصادی، تنها راه نجات اقتصاد ایران تکیه بر داشتهها و ظرفیتهای بی نظیر داخلی است که متاسفانه در دهه 90 مورد غفلت قرارگرفت و نتیجه آن را تمام مردم ایران دیدند.
میانگین رشد اقتصادی تقریباً صفر
براساس آمار و ارقام اعلام شده از سوی بانک مرکزی میانگین نرخ رشد اقتصادی کشور در دهه 1390 تنها 6 هم درصد بوده که به صفر نزدیک است. با وجود اینکه دربرخی از سالهای این دهه رشد اقتصادی قابل قبول بود اما برآیند و میانگین عدد صفر را نشان میدهد. ازسوی دیگر در رشد تولید ناخالص داخلی کشور و براساس آمارهای بانک مرکزی درحالی که نرخ رشد اقتصاد ایران درسال 1390 برابر با 4.3 درصد بوده است، پس از فراز و نشیب فراوان در سال 1399 به 2.9 درصد رسیده است. در بخش رشد اقتصادی بدون نفت نیز رقم 5.4 درصد سال 1390 به 2.4 درصد درسال 1399 کاهش یافته است.
وضعیت نامناسب نرخ تورم
برپایه گزارشهای مرکزآمار ایران دردهه 90 متوسط نرخ تورم کشور به بیش از 22.7 درصد میرسد که فاصله بسیار زیادی با اهداف برنامهها دارد. این دهه با نرخ تورم 26.4 درصد آغاز میشود و در نهایت با تورم 36.4 درصد پایان مییابد. با وجودی که در برخی از این سالها تورم پایینی تجربه شده است، ولی بهدلیل مقطعی بودن تأثیر چندانی نداشته است. این درحالی است که بهدنبال نتایج و آثار وضعیت اقتصادی دهه 90 در ابتدای دهه 1400 نرخ تورم رکوردهای تاریخی خود را به ثبت رسانده است. وضعیتی که به هیچ عنوان با ظرفیتهای بالای این کشور همخوانی ندارد.
رکوردزنی رشد نقدینگی
در دهه 1390 بالغ بر 386 هزار میلیارد تومان توسط بانک مرکزی چاپ پول شده است. درحالی که در ابتدای سال 90 مقدار پایه پولی در حدود 68 هزار میلیارد تومان قرار داشت، این متغیر پولی در دهه 90 با رشدی بالغ بر 560 درصد به عدد 455 هزار میلیارد تومان در پایان سال 99 رسیده است.
بالاترین رشد سالانه پایه پولی در سالهای دهه گذشته به سال 98 با رشدی معادل 32.8 درصد تعلق دارد. حجم نقدینگی در اقتصاد ایران در این دهه نزدیک به 12 برابر شده است. میزان نقدینگی در پایان اسفند سال 99 به حدود 3 هزار و 475 هزار میلیارد تومان رسیده است، درحالی که در ابتدای دهه 90 این متغیر 294 هزار میلیارد تومان بوده است. بالاترین رشد سالانه نقدینگی در دهه 90 نیز با 40.6 درصد به سال 99 تعلق دارد.
ازسوی دیگر، حجم پول در دهه 90 از 75 هزار میلیارد تومان به 691 هزار میلیارد تومان در انتهای سال 99 رسیده است. 264 هزار میلیارد تومان از این افزایش تنها در سال 1399 رقم خورده است، به بیان دیگر در سال 99 نسبت به پایان سال 98، حدود 61.7 درصد به اسکناس، مسکوکات و حسابهای جاری افزوده شده است.
رفاه مردم در سراشیبی
بررسی شاخصهای اصلی مربوط به رفاه مردم در دهه 90 نشان از سیر نزولی این شاخصهاست. درحالی که درنخستین سال دهه 1390 ضریب جینی عدد 0.3700 را نشان میدهد و در سالهای 1391 و 1392 با رسیدن به ترتیب اعداد 0.3659 و 0.3650 بهبود یافته است، از سال 1393 عقبگرد آن آغاز شده است به طوری که در این سال این شاخص به 0.3788 رسیده است. در سال 1394 نیز وضعیت بدتر شده است و با رسیدن این شاخص به 0.3851 شکاف طبقاتی تشدید شده است. این روند نزولی درسال 1395 با رسیدن ضریب جینی به 0.3900 تشدید شده است و درسال 1396 به 0.3981 عقبگرد کرده است. طبق گزارشهای مرکزآمار ایران این شاخص درسال 1397 با رقم 0.4093 به بالاترین حد خود درکل دهه 1390 رسیده است و هرچند درسال 1398 با عدد 0.3993 اندکی بهبود یافته است، اما درسال 1399 دوباره با رسیدن به 0.4006 به شرایط قبل بازگشته است.
درآمد مردم یک سوم شد
در این دهه درآمد ایرانیان نیز بشدت کاهش یافته به طوری که به یک سوم رسیده است شاخصی که فشار اقتصادی سالهای اخیر را بر مردم ترجمه میکند. درواقع از یک سو با رشد تورم هزینههای مردم رشد داشته است و ازسوی دیگر با کاهش تولید ناخالص داخلی درآمدهای مردم رو به نزول گذاشته است وضعیتی که ترجمه دقیق آن فشار اقتصادی است. براساس اعلام مرکز پژوهشهای مجلس هر ایرانی در سال 99 به طور متوسط 34 درصد کمتر از درآمدی که در سال 90 داشته را کسب میکند. بررسیهای آماری نشان میدهد دستکم ۱۱ سال زمان نیاز خواهد بود تا سطح درآمد ملی به سطح درآمد ابتدای دهه ۹۰ برسد. اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران در گزارش خود اعلام کرده است: درآمد ملی سرانه واقعی کشور در سال ۱۳۸۳ برابر با ۵.۷ میلیون تومان بود که بعد از گذشت ۷ سال، به رقم ۴.۸۲ میلیون تومان در سال ۱۳۹۰ رسید و متوسط نرخ رشد سرانه درآمد ملی سرانه حقیقی طی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ حدود ۴.۴ درصد است. براساس این گزارش از سال ۱۳۹۱ به بعد، روند عمومی درآمد ملی سرانه، نزولی شد و به استثنای سالهای ۱۳۹۵، ۱۳۹۶ و ۱۳۹۹، رشد سالانه آن در ۷ سال از دهه ۹۰، منفی بود که نشان از تضعیف شدید درآمد ملی سرانه در دهه اخیر است. به گونهای که کمترین درآمد ملی سرانه در دهه اخیر مربوط به سال ۱۳۹۸ و با رقم ۴.۷ میلیون تومان بوده است که در سال ۱۳۹۹ با رشد ۱.۶ درصدی به ۴.۸ میلیون تومان رسید. بررسیهای این نهاد بخش خصوصی درباره رشد درآمد ملی سرانه واقعی نشان دهنده این واقعیت است که میانگین رشد سالانه درآمد ملی سرانه واقعی در طول سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۹ برابر با منفی یک درصد و در دهه ۹۰ یعنی از ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ منفی ۳.۹ درصد است.
روند نزولی سرمایهگذاری واقعی
تشکیل سرمایه ناخالص ثابت بهعنوان یکی از شاخصهای مهمی که رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره داشتهاند وضعیت مشابهی با سایر شاخصها نشان میدهد. در دهه 90 روند عمومی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به قیمتهای ثابت سال 1390، نزولی بوده و میانگین نرخ رشد سالانه سرمایهگذاری دراین دهه منفی 4.79 درصد است. کمترین رقم سرمایهگذاری کشور نیز مربوط به سال 1399 و برابر با 100 هزار میلیارد تومان است که به مراتب کمتر از سال 1390 است که 171 هزارمیلیارد تومان برآورد شده است. براساس اعلام اتاق بازرگانی ایران، با فرض رشد سالانه 5 درصد سرمایهگذاری از سال 1400 به بعد، درسال 1413 یعنی بعد از گذشت 14 سال، سرمایهگذاری واقعی کشور به رقم سال 1390 خواهد رسید و با فرض رشد سالانه 10 درصدی این اتفاق درسال 1406 رخ خواهد داد.
چگونه نهادهای دولتی توانستند در حریم دریا ساخت و ساز کنند؟
ساحل خواری قانونی!
گروه اقتصادی/ بعد از سیل فروردین سال 98، قانون جدیدی برای افزایش نظارت و کنترل و جلوگیری از ساخت و ساز در حاشیه رودخانهها تصویب شد. معاون وزیر راه و شهرسازی میگوید: این قانون [اگرچه] باعث کاهش احداث غیرقانونی ساختمانها در این مکانها شده است اما نتوانسته از آن جلوگیری کند.
در جریان سفر آیتالله ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور به استان گیلان مسأله تصرف سواحل و لزوم آزادسازی آن مود توجه قرار گرفت و رئیسجمهور دستور ویژهای را برای آزادسازی سواحل تصرف شده خزر صادر کرد.
رئیس جمهور در این دستور ویژه تأکید کرده است که «دستگاههای دولتی موظفند نسبت به آزادسازی مناطق ساحلی تصرف شده تا مرز قانونی (حداقل ۶۰ متر از ساحل) اقدام کنند و ظرف حداکثر ۲۰ روز هر یک از دستگاههای دولتی که تصرفاتی در مناطق ساحلی دارند، اقدامهای لازم و معمول را انجام داده و نتیجه برای استحضار به دفتر رئیس جمهور اعلام شود.»
تصرفات غیرقانونی و ساخت و ساز در اراضی عمومی بویژه احداث ساختمان در نقاط خوش آب و هوا و توریستی و تفریحی مانند حاشیه رودخانهها و سواحل، علاوه بر تخریب محیط زیست و آسیب به طبیعت موجب نارضایتی گسترده ساکنان این مناطق شده است. نکته مهم دیگر این است که این ساخت و سازهای غیراصولی و غیرقانونی در هنگام وقوع سیل یا حوادث طبیعی موجب افزایش خسارتها میشود.
اکنون رئیسجمهور دستور داده تا ظرف مدت 20 روز تکلیف ساختمانهایی که بعضاً بیشتر آنها دولتی هم است، مشخص شود. فرزانه مالواجرد، معاون معماری و شهرسازی وزیر راه و شهرسازی در گفتوگو با «ایران» از سختگیرانه شدن قوانین بعد از دستور رئیسجمهور خبر داد. سید صولت مرتضوی، معاون اجرایی رئیس جمهور در خصوص علت ۲۰ روزه بودن ضرب الاجل رئیس جمهور برای آزادسازی سواحل تصرف شده، اظهار داشت که «عمده دستگاههای متصرف ساحل، دستگاههای اجرایی هستند. در نتیجه لازم است به سرعت این اقدام انجام شود. در قدم اول دستگاههایی که به دستور رئیس جمهور تمکین نکنند، به بازرسی ریاست جمهوری معرفی خواهند شد.»
زمینخواری قانونی
براساس آخرین آمار مربوط به زمینخواری در کشور، آمارهای رسمی از افزایش دو برابری مساحت زمینخواری در کشور تا آذر امسال خبر میدهد. آذرماه امسال ۴۷۹ مورد تعرض به زمینهای دولتی به مساحت ۳۲۳ هکتار صورت گرفت که از نظر مساحت تقریباً دو برابر ماه قبل از آن (آبان) شد.
آمار فرماندهی یگان حفاظت سازمان ملی زمین و مسکن نشان میدهد استان خوزستان با ۱۳۸ مورد تعرض، تهران با ۶۹ مورد و جنوب سیستان و بلوچستان (ایرانشهر) با ۴۱ فقره تعرض به ترتیب بیشترین تعرض را در بین استانها داشتند. در استانهای سمنان و اردبیل نیز هیچگونه تعرضی ثبت نشد.
معاون معماری و شهرسازی وزیر راه و شهرسازی نیز با اشاره به تخلفات در حوزه ساخت و ساز گفت: مصوبات شورای عالی معماری و شهرسازی و قوانین جامع، مبارزه با تخلفات و جلوگیری از ساخت و ساز در حریم رودخانهها و سواحل کاملاً شفاف است اما اینکه چرا در حریم ساخت و ساز انجام میگیرد، مربوط به ضعف در نظارت، پایش و کنترل احداث و ساختمانسازی در کشور است.
با اینکه بر اساس قانون صدور پروانه ساخت در حریم رودخانه، سواحل، مراتع مناطق عمومی و گردشگری ممنوع است اما ساخت و سازها در این مناطق در بیشتر موارد با صدور پروانه صورت میگیرد. ساخت ساختمانهای دولتی در این مناطق نشان میدهد که ضعف در اجرای قانون وجود دارد. معاون وزیر راه و شهرسازی در این خصوص گفت: 3نوع تخلف در صدور پروانه برای ساخت و ساز در حریم رودخانهها و سواحل و مناطق ممنوعه وجود دارد. او گفت: در جاهایی ساخت و ساز بدون صدور پروانه است. در برخی ساخت و سازهای غیرقانونی نیز شهرداریها با تخلف و دور زدن قانون پروانه ساخت را صادر میکنند. همچنین تخلف دیگری که این تخلف را قانونی میکند در کمیسیونهای ماده 100 شهرداریها رخ میدهد.
به گفته مالواجرد، وقتی ساختمانی در یک مکان بهصورت غیرقانونی ساخته میشود، کمیسیون ماده 100 با دریافت جریمه، پروانه را صادر و در واقع تخلف قانونی میشود. اینها موضوعاتی است که در وزارت کشور، شهرداریها و دهیاریها باید مورد پیگیری قرار گیرد و نظارت بر صدور پروانه در شهرداریها و دهیاریها باید بر اساس قانون باشد. نوع عملکرد شهرداران و دهیاران بر افزایش یا کاهش تخلف بسیار مؤثر است.
افزایش ساخت و سازهای دولتی در بستر رودخانهها نشان میدهد تخلفات وارد فاز تازهای شده و روند قانونی را طی کرده است. بهعنوان مثال در استان گیلان 39 دستگاه دولتی، نظامی، نهادهای عمومی غیردولتی مجموعاً بیش از 900 هکتار از سواحل این استان را تصرف کردهاند. در عین حال استاندار گیلان از شروع آزادسازیها خبر داده است. در بندر انزلی ۱۲ کیلومتر از نوار ساحلی در دست دستگاههای اجرایی و ۶ کیلومتر در دست ارگانهای نظامی و انتظامی است.
آمارهای رسمی نشان میدهد که عمده تصرفات ساحل از سوی دستگاههای اجرایی است. اما آن طور که معاون اجرایی رئیسجمهور اعلام کرده «آن بخش از ساحل که تحت تصرف دستگاههایی که رسالت امنیتی دارند یا گمرکات و بنادر است و این تصرف در راستای خدمت و وظیفه آنهاست، شامل این دستور تخریب نمیشود.» اما دستگاههای دیگر همان طور که رئیس جمهور دستور داده، در مدت 20 روز باید به حریم شصت متری دریا برگردند.
قوانین سختگیرانه میشود
قوانین شفافی در کشور برای ساخت و ساز در حریم رودخانه و سواحل وجود دارد اما تخلفات هم در ساخت و سازها وجود دارد. معاون وزیر راه و شهرسازی در این باره گفت: ضوابط پیشگیرانه و قوانین و مقررات مصوب شورای عالی معماری و شهرسازی مشخص کرده که در چه نقاطی از کشور ساخت و ساز ممنوع است. بعد از سیل سال 98 هم لایحه پیشگیری از سیلاب و حفاظت از بستر رودخانهها تصویب شد تا برخورد با ساخت و سازهای غیرقانونی سختگیرانه شود. با اینکه بعد از این قانون تا حدودی از ساخت و ساز در حریم رودخانهها جلوگیری شده اما قانون مانع تخلف نبوده است.
مالواجرد افزود: ساختمانهای اداری دولتی در حاشیه رودخانهها یا در سواحل ساخته شده است. موضوع این است که وزارت نیرو در مواردی بستر یا حریم رودخانه را مشخص و تعیین نکرده است تا قانون منع ساخت و ساز این مناطق اجرا شود. اما با دستورالعمل جدیدی که رئیس جمهور برای آزادسازی سواحل و حریم رودخانهها ابلاغ کردند، اجرای قانون سختگیرانه خواهد شد و همین دستورالعمل در واقع تکلیف را روشن کرده است.
معاون وزیر راه و شهرسازی افزود: بیشتر تخلفات در نوارساحلی در شمال کشور رخ داده و دستاندازی زیادی در سواحل شمالی صورت گرفته است. در بستر و حریم رودخانه، سواحل، زمینهای کشاورزی و شالیزارها نیز ساخت و ساز شده است. در روزهای آینده قوانین و مقررات مربوط به ساخت و ساز در مناطق ممنوع با شدت بیشتری پیگیری میشود و دستورالعمل رئیسجمهور تکلیفی است که از ساخت و ساز در سواحل و حاشیه رودخانهها جلوگیری خواهد کرد.
براساس طرح آزادسازی سواحل مصوب سال ۸۶، حریم دریا ۶۰ متر تعیین شده است. براساس این طرح، کسی حق ندارد در فاصله ۶۰ متری از دریا به هیچ بهانهای تصرفاتی داشته باشد. با این حال هنوز بخشی از سواحل به بهانه احداث نیروگاه، نظامی بودن منطقه یا راهاندازی اماکن تفریحی و گردشگری برای کارکنان یک نهاد خاص همچنان در تصرف است.بر اساس قانون، سواحل کشور جزو انفال هستند و نباید استفاده شخصی از آنها صورت گیرد. ماده 23 قانون مدیریت خدمات کشوری نیز ایجاد و اداره هرگونه میهمانسرا، زائرسرا، مجتمع مسکونی، رفاهی، واحدهای درمانی و آموزشی، فضاهای ورزشی، تفریحی و نظایر آن توسط دستگاههای اجرایی را ممنوع کرده است.
در چهارده سال گذشته حدود ۴۰۸ کیلومتر معادل ۸۷ درصد از سواحل خزر آزادسازی شدهاند، اما هنوز ۱۳ درصد آن آزاد نشده است. با آزادسازی حریم ۶۰ متری ساحل، امکان ایجاد تأسیسات حتی در قالب طرحهای خدمات عمومی، تفریحی و گردشگری با ممنوعیت قانونی مواجه است.اگر با دستور رئیس جمهور ساخت و سازها در سواحل عقب نشینی داشته باشد، دسترسی مردم به دریا، سواحل و نقاط گردشگری بیشتر میشود. از سوی دیگر تخریب ساخت و ساز در حریم رودخانه، امنیت برای ساکنان این مناطق در هنگام وقوع حوادثی مانند سیل را بیشتر میکند.
در جریان سفر آیتالله ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور به استان گیلان مسأله تصرف سواحل و لزوم آزادسازی آن مود توجه قرار گرفت و رئیسجمهور دستور ویژهای را برای آزادسازی سواحل تصرف شده خزر صادر کرد.
رئیس جمهور در این دستور ویژه تأکید کرده است که «دستگاههای دولتی موظفند نسبت به آزادسازی مناطق ساحلی تصرف شده تا مرز قانونی (حداقل ۶۰ متر از ساحل) اقدام کنند و ظرف حداکثر ۲۰ روز هر یک از دستگاههای دولتی که تصرفاتی در مناطق ساحلی دارند، اقدامهای لازم و معمول را انجام داده و نتیجه برای استحضار به دفتر رئیس جمهور اعلام شود.»
تصرفات غیرقانونی و ساخت و ساز در اراضی عمومی بویژه احداث ساختمان در نقاط خوش آب و هوا و توریستی و تفریحی مانند حاشیه رودخانهها و سواحل، علاوه بر تخریب محیط زیست و آسیب به طبیعت موجب نارضایتی گسترده ساکنان این مناطق شده است. نکته مهم دیگر این است که این ساخت و سازهای غیراصولی و غیرقانونی در هنگام وقوع سیل یا حوادث طبیعی موجب افزایش خسارتها میشود.
اکنون رئیسجمهور دستور داده تا ظرف مدت 20 روز تکلیف ساختمانهایی که بعضاً بیشتر آنها دولتی هم است، مشخص شود. فرزانه مالواجرد، معاون معماری و شهرسازی وزیر راه و شهرسازی در گفتوگو با «ایران» از سختگیرانه شدن قوانین بعد از دستور رئیسجمهور خبر داد. سید صولت مرتضوی، معاون اجرایی رئیس جمهور در خصوص علت ۲۰ روزه بودن ضرب الاجل رئیس جمهور برای آزادسازی سواحل تصرف شده، اظهار داشت که «عمده دستگاههای متصرف ساحل، دستگاههای اجرایی هستند. در نتیجه لازم است به سرعت این اقدام انجام شود. در قدم اول دستگاههایی که به دستور رئیس جمهور تمکین نکنند، به بازرسی ریاست جمهوری معرفی خواهند شد.»
زمینخواری قانونی
براساس آخرین آمار مربوط به زمینخواری در کشور، آمارهای رسمی از افزایش دو برابری مساحت زمینخواری در کشور تا آذر امسال خبر میدهد. آذرماه امسال ۴۷۹ مورد تعرض به زمینهای دولتی به مساحت ۳۲۳ هکتار صورت گرفت که از نظر مساحت تقریباً دو برابر ماه قبل از آن (آبان) شد.
آمار فرماندهی یگان حفاظت سازمان ملی زمین و مسکن نشان میدهد استان خوزستان با ۱۳۸ مورد تعرض، تهران با ۶۹ مورد و جنوب سیستان و بلوچستان (ایرانشهر) با ۴۱ فقره تعرض به ترتیب بیشترین تعرض را در بین استانها داشتند. در استانهای سمنان و اردبیل نیز هیچگونه تعرضی ثبت نشد.
معاون معماری و شهرسازی وزیر راه و شهرسازی نیز با اشاره به تخلفات در حوزه ساخت و ساز گفت: مصوبات شورای عالی معماری و شهرسازی و قوانین جامع، مبارزه با تخلفات و جلوگیری از ساخت و ساز در حریم رودخانهها و سواحل کاملاً شفاف است اما اینکه چرا در حریم ساخت و ساز انجام میگیرد، مربوط به ضعف در نظارت، پایش و کنترل احداث و ساختمانسازی در کشور است.
با اینکه بر اساس قانون صدور پروانه ساخت در حریم رودخانه، سواحل، مراتع مناطق عمومی و گردشگری ممنوع است اما ساخت و سازها در این مناطق در بیشتر موارد با صدور پروانه صورت میگیرد. ساخت ساختمانهای دولتی در این مناطق نشان میدهد که ضعف در اجرای قانون وجود دارد. معاون وزیر راه و شهرسازی در این خصوص گفت: 3نوع تخلف در صدور پروانه برای ساخت و ساز در حریم رودخانهها و سواحل و مناطق ممنوعه وجود دارد. او گفت: در جاهایی ساخت و ساز بدون صدور پروانه است. در برخی ساخت و سازهای غیرقانونی نیز شهرداریها با تخلف و دور زدن قانون پروانه ساخت را صادر میکنند. همچنین تخلف دیگری که این تخلف را قانونی میکند در کمیسیونهای ماده 100 شهرداریها رخ میدهد.
به گفته مالواجرد، وقتی ساختمانی در یک مکان بهصورت غیرقانونی ساخته میشود، کمیسیون ماده 100 با دریافت جریمه، پروانه را صادر و در واقع تخلف قانونی میشود. اینها موضوعاتی است که در وزارت کشور، شهرداریها و دهیاریها باید مورد پیگیری قرار گیرد و نظارت بر صدور پروانه در شهرداریها و دهیاریها باید بر اساس قانون باشد. نوع عملکرد شهرداران و دهیاران بر افزایش یا کاهش تخلف بسیار مؤثر است.
افزایش ساخت و سازهای دولتی در بستر رودخانهها نشان میدهد تخلفات وارد فاز تازهای شده و روند قانونی را طی کرده است. بهعنوان مثال در استان گیلان 39 دستگاه دولتی، نظامی، نهادهای عمومی غیردولتی مجموعاً بیش از 900 هکتار از سواحل این استان را تصرف کردهاند. در عین حال استاندار گیلان از شروع آزادسازیها خبر داده است. در بندر انزلی ۱۲ کیلومتر از نوار ساحلی در دست دستگاههای اجرایی و ۶ کیلومتر در دست ارگانهای نظامی و انتظامی است.
آمارهای رسمی نشان میدهد که عمده تصرفات ساحل از سوی دستگاههای اجرایی است. اما آن طور که معاون اجرایی رئیسجمهور اعلام کرده «آن بخش از ساحل که تحت تصرف دستگاههایی که رسالت امنیتی دارند یا گمرکات و بنادر است و این تصرف در راستای خدمت و وظیفه آنهاست، شامل این دستور تخریب نمیشود.» اما دستگاههای دیگر همان طور که رئیس جمهور دستور داده، در مدت 20 روز باید به حریم شصت متری دریا برگردند.
قوانین سختگیرانه میشود
قوانین شفافی در کشور برای ساخت و ساز در حریم رودخانه و سواحل وجود دارد اما تخلفات هم در ساخت و سازها وجود دارد. معاون وزیر راه و شهرسازی در این باره گفت: ضوابط پیشگیرانه و قوانین و مقررات مصوب شورای عالی معماری و شهرسازی مشخص کرده که در چه نقاطی از کشور ساخت و ساز ممنوع است. بعد از سیل سال 98 هم لایحه پیشگیری از سیلاب و حفاظت از بستر رودخانهها تصویب شد تا برخورد با ساخت و سازهای غیرقانونی سختگیرانه شود. با اینکه بعد از این قانون تا حدودی از ساخت و ساز در حریم رودخانهها جلوگیری شده اما قانون مانع تخلف نبوده است.
مالواجرد افزود: ساختمانهای اداری دولتی در حاشیه رودخانهها یا در سواحل ساخته شده است. موضوع این است که وزارت نیرو در مواردی بستر یا حریم رودخانه را مشخص و تعیین نکرده است تا قانون منع ساخت و ساز این مناطق اجرا شود. اما با دستورالعمل جدیدی که رئیس جمهور برای آزادسازی سواحل و حریم رودخانهها ابلاغ کردند، اجرای قانون سختگیرانه خواهد شد و همین دستورالعمل در واقع تکلیف را روشن کرده است.
معاون وزیر راه و شهرسازی افزود: بیشتر تخلفات در نوارساحلی در شمال کشور رخ داده و دستاندازی زیادی در سواحل شمالی صورت گرفته است. در بستر و حریم رودخانه، سواحل، زمینهای کشاورزی و شالیزارها نیز ساخت و ساز شده است. در روزهای آینده قوانین و مقررات مربوط به ساخت و ساز در مناطق ممنوع با شدت بیشتری پیگیری میشود و دستورالعمل رئیسجمهور تکلیفی است که از ساخت و ساز در سواحل و حاشیه رودخانهها جلوگیری خواهد کرد.
براساس طرح آزادسازی سواحل مصوب سال ۸۶، حریم دریا ۶۰ متر تعیین شده است. براساس این طرح، کسی حق ندارد در فاصله ۶۰ متری از دریا به هیچ بهانهای تصرفاتی داشته باشد. با این حال هنوز بخشی از سواحل به بهانه احداث نیروگاه، نظامی بودن منطقه یا راهاندازی اماکن تفریحی و گردشگری برای کارکنان یک نهاد خاص همچنان در تصرف است.بر اساس قانون، سواحل کشور جزو انفال هستند و نباید استفاده شخصی از آنها صورت گیرد. ماده 23 قانون مدیریت خدمات کشوری نیز ایجاد و اداره هرگونه میهمانسرا، زائرسرا، مجتمع مسکونی، رفاهی، واحدهای درمانی و آموزشی، فضاهای ورزشی، تفریحی و نظایر آن توسط دستگاههای اجرایی را ممنوع کرده است.
در چهارده سال گذشته حدود ۴۰۸ کیلومتر معادل ۸۷ درصد از سواحل خزر آزادسازی شدهاند، اما هنوز ۱۳ درصد آن آزاد نشده است. با آزادسازی حریم ۶۰ متری ساحل، امکان ایجاد تأسیسات حتی در قالب طرحهای خدمات عمومی، تفریحی و گردشگری با ممنوعیت قانونی مواجه است.اگر با دستور رئیس جمهور ساخت و سازها در سواحل عقب نشینی داشته باشد، دسترسی مردم به دریا، سواحل و نقاط گردشگری بیشتر میشود. از سوی دیگر تخریب ساخت و ساز در حریم رودخانه، امنیت برای ساکنان این مناطق در هنگام وقوع حوادثی مانند سیل را بیشتر میکند.
یک صبح زمستانی در نخستین کلیسای جامع جهان
دو هزار سال پس از تادئوس
محمد مطلق
دبیر گروه گزارش
زمین پوشیده از برف است و آرامگاه ساندخت در نور تند صبح زمستان میدرخشد. این جاده همان جادهای است که یهودا یا تادئوس، حواری عیسی مسیح(ع) در سال 66 میلادی برای بشارت دین نوظهور در آن پای نهاد و پس از مرگ، نخستین کلیسای جامع جهان مسیحیت بر سر آرامگاهش بنا شد. درست در ابتدای جاده میایستم و دیوار یادمان شهدای ارمنی منطقه را تماشا میکنم؛ شهید سرگون آکویانس، شهید هرمز باباخانی، شهید قایچاق داوتیان، شهید آلبرت قوستا و شهید فریدون عیوضی. چند دقیقه بعد نزدیک روستا، برج کلیسای تادئوس را میبینم و صومعه زاکاریای مقدس که در دل کوه روبهرو به زحمت پیداست. تا یادم نرفته بگویم تادئوس را که به او برادر مسیح نیز میگویند، نباید با یهودای اسخریوطی اشتباه گرفت.
شاهزاده ساندخت، دختر ساناتروک پادشاه ارمنستان و از نخستین گروندگان به دین مسیحیت بود که به دستور پدر، زندانی و با جمعی از پیروان کشته شد و بدین ترتیب نخستین شهید مسیحیت لقب گرفت. دو قرن بعد در سال 301 میلادی و در زمان تیرداد سوم ارمنستان، مسیحیت به رهبری گریگور روشنگر، دین رسمی ارمنستان شد. گریگور از دودمان سورن پارتی یا خراسانی بود که با زبانها و ادیان مختلفی آشنایی داشت و به مسیحیت گرویده و به مدارج بالایی رسیده بود.
اینجا در روستای قره کلیسا، بسیاری از خط کشیهای ذهنی فرو میریزد. اهالی یکسره کرد جلالی و شافعی مذهبند اما محرم که از راه میرسد، برای عزاداری به روستاهای شیعهنشین دور و بر میروند و مردادماه که شد، کلیسا و دور و برش را برای مراسم بادراک یا عشای ربانی ارامنه جهان آماده میکنند.
روستا در آرامش صبحگاهی، زیر آسمان آبی آبی آبی، شلوغی و دود و ترافیک تهران را به یادم میآورد. من در قرهکلیسا شبیه مسافر زمانم. بوی دود هیزم و نان تازه و موسیقی ترکی آذربایجانی و گفتوگوی کردی کرمانجی میآید. کردهای کرمانج آذربایجان غربی با سه گویش شِکاکی، هرکی و جلالی صحبت میکنند و روستای قره کلیسا مثل اغلب کردهای قره ضیاء الدین، ماکو، پلدشت، چالدران و همین طور کردهای نخجوان از طایفه جلالیاند.
ارسلان و اسماعیل دم در کلیسا منتظرند. هر دو مثل بقیه کارکنان محلی میراث فرهنگی اهل همین روستا هستند. وقتی از اسماعیل درباره کار و زندگی میپرسم، میگوید همه چیز خوب است اما امسال پسرداییاش را که همکار خودش بوده و همین جا در قرهکلیسا کار میکرده، با بیماری کرونا از دست داده و ناراحت است. قطبالدین صبح اول وقت به کلیسا آمده و مشغول پارو کردن برف است. میگوید همه جا را تمیز کرده و میخواهد برود خانه صبحانه بخورد و برگردد. تعارف میکند که من هم بروم خانهاش یا برایم صبحانه بیاورد. خیالش را راحت میکنم که آفتاب نزده در ماکو حسابی صبحانه خوردهام و حالا میخواهم کلیسا را خوب تماشا کنم.
یاد گزارش مارک تواین از شب آتن و آکروپلیس میافتم. وقتی کشتی در ساحل، لنگر انداخته بود اما شهر قرنطینه بود و تواین میبایست شبانه وارد تاکستانهای اطراف میشد و سراسیمه به سمت آکروپلیس میدوید و آفتاب نزده خودش را به کشتی میرساند. وجب به وجب در و دیوار کلیسای تادئوس پر از نقش و نگاری است که مجبورم مثل تواین با عجله ببینم و برگردم، ظهر باید در چالدران باشم.
کلیسا با دو برج مخروطی، کارکرد یک قلعه نظامی نیز دارد و حجمپردازیها و نقشها و شمایل مختلف آن به اعتقاد بسیاری، از کم نظیرترین اشکال هنرهای تجسمی است. دو حیاط شرقی و غربی و اتاقهای راهبان و دخمه و زیرزمین و آسیاب و غذاخوری و... هرکدام بخشی از این بنای باشکوه و اسرارآمیز است. بنایی که حدود 2 هزار سال حوادث مختلفی از جنگ و خونریزی تا زلزله و حوادث طبیعی به چشم دیده و بارها و بارها بازسازی و مرمت شده و هربار یادگاری از آن زمانه را در خود جای داده است؛ از یورش چنگیز و تیمور تا تخریب توسط ارتش عثمانی در زمان شاه اسماعیل، بازسازی به دستور شاه عباس، مرمت دوباره و افزودن تزئینات توسط عباس میرزا فرزند و ولیعهد فتحعلی شاه و تخریب دوباره برخی حکاکیها و تزئینات توسط ارتش عثمانی در جنگ جهانی و... میگویند زاکاریای مقدس نیز که آرامگاه او کمی آن طرفتر و مشرف به دره است، در واقع یک اسقف نیکوکار مسیحی است که در سال 1329 میلادی کلیسا را پس از زلزلهای مهیب، بازسازی کرده و هر صلیب کوچک خاچکار یا چلیپایی که بر در و دیوار کلیسا میبینیم، نشانه و یادگاری است از یک خیر مسیحی که در طول تاریخ در حفظ و مرمت بنا کوشیده است.
ارسلان میگوید: اگر دقت کنید یک طرف کلیسا سیاه و یک طرفش سفید است. اصل کلیسا از سنگ سیاه بوده و برای همین در ترکی آذربایجانی به قره کلیسا معروف شده ولی بعد با سنگ سفید مرمت و بازسازی شده است. اگرچه برخی نیز اعتقاد دارند نام قدیمی کلیسا «کارا» بوده که واژهای پهلوی به معنای بزرگ است و بعدها با «قره» یا «قارا» به معنی سیاه در ترکی اشتباه گرفته شده است.
آخرین کسی که برای مرمت مقبره ساندخت به روستای قره کلیسا آمده، معماری ارمنستانی است که یادگار او را در آبدارخانه کوچک حیاط کلیسا میبینم؛ یک ورق سفید که با خودکار قرمز به زبان فارسی، انگلیسی و ارمنی روی آن نوشته سیگار کشیدن ممنوع. میگویند کرونا داشت و پسردایی اسماعیل هم از او گرفت و به رحمت خدا رفت. اوضاع خودش هم خوب نبود اما بموقع بستری شد و کار را تمام کرد و به کشورش برگشت.
پژوهشهای مختلف در زمینه معماری کلیساهای ایران، نشان میدهد این بناها از اسلوب معماری ساسانی پیروی میکنند که در مواجهه با مفاهیم دینی مسیحی دگرگون شده و همین اتفاق برای نمادهای ایرانی بویژه نماد آفتاب، سرو، نیلوفر و... نیز افتاده است؛ پدیدهای که در قره کلیسا یا کلیسای تادئوس هم به خوبی پیداست. آنچنان که وقتی زیر گنبد مرمری و روبهروی محراب بلند آن میایستی خود را در ایران باستان و توصیفات رنگین تاریخنگاران احساس میکنی.
ارسلان میگوید: هر ساله هفته اول مرداد، کلیسا را به ارامنه تحویل میدهیم و آنها را برای برگزاری مراسم تنها میگذاریم: «ارامنه از همه جای جهان به قره کلیسا میآیند و مراسم غسل تعمید و نامگذاری بچهها و دعا و نیایش دارند. به هرحال این کلیسا اولین کلیسای جامع جهان مسیحیت است.» علاوه بر ارامنه، گاه آسوریان نیز به این مراسم میآیند. جالب است بدانید ارامنه در ایران پراکندهاند اما آسوریها یا آشوریها اغلب در آذربایجان غربی ساکن هستند و جمعیت آنها در ارومیه بیش از ارمنیهای این شهر است. آسوریها نیز همچون ارمنیها از مذاهب مختلف کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان پیروی میکنند و هرکدام از آنها در آذربایجان غربی و ارومیه کلیسای خاص خود را دارند.
روستا را با تمام آرامش رؤیاییاش ترک میکنم. در انتهای جاده دوباره کنار دیوار یادبود شهدای ارمنی میایستم و فاتحه میخوانم. زمین پوشیده از برف است و آرامگاه ساندخت نخستین شهید مسیحیت در نور تند صبح زمستان میدرخشد.
دبیر گروه گزارش
زمین پوشیده از برف است و آرامگاه ساندخت در نور تند صبح زمستان میدرخشد. این جاده همان جادهای است که یهودا یا تادئوس، حواری عیسی مسیح(ع) در سال 66 میلادی برای بشارت دین نوظهور در آن پای نهاد و پس از مرگ، نخستین کلیسای جامع جهان مسیحیت بر سر آرامگاهش بنا شد. درست در ابتدای جاده میایستم و دیوار یادمان شهدای ارمنی منطقه را تماشا میکنم؛ شهید سرگون آکویانس، شهید هرمز باباخانی، شهید قایچاق داوتیان، شهید آلبرت قوستا و شهید فریدون عیوضی. چند دقیقه بعد نزدیک روستا، برج کلیسای تادئوس را میبینم و صومعه زاکاریای مقدس که در دل کوه روبهرو به زحمت پیداست. تا یادم نرفته بگویم تادئوس را که به او برادر مسیح نیز میگویند، نباید با یهودای اسخریوطی اشتباه گرفت.
شاهزاده ساندخت، دختر ساناتروک پادشاه ارمنستان و از نخستین گروندگان به دین مسیحیت بود که به دستور پدر، زندانی و با جمعی از پیروان کشته شد و بدین ترتیب نخستین شهید مسیحیت لقب گرفت. دو قرن بعد در سال 301 میلادی و در زمان تیرداد سوم ارمنستان، مسیحیت به رهبری گریگور روشنگر، دین رسمی ارمنستان شد. گریگور از دودمان سورن پارتی یا خراسانی بود که با زبانها و ادیان مختلفی آشنایی داشت و به مسیحیت گرویده و به مدارج بالایی رسیده بود.
اینجا در روستای قره کلیسا، بسیاری از خط کشیهای ذهنی فرو میریزد. اهالی یکسره کرد جلالی و شافعی مذهبند اما محرم که از راه میرسد، برای عزاداری به روستاهای شیعهنشین دور و بر میروند و مردادماه که شد، کلیسا و دور و برش را برای مراسم بادراک یا عشای ربانی ارامنه جهان آماده میکنند.
روستا در آرامش صبحگاهی، زیر آسمان آبی آبی آبی، شلوغی و دود و ترافیک تهران را به یادم میآورد. من در قرهکلیسا شبیه مسافر زمانم. بوی دود هیزم و نان تازه و موسیقی ترکی آذربایجانی و گفتوگوی کردی کرمانجی میآید. کردهای کرمانج آذربایجان غربی با سه گویش شِکاکی، هرکی و جلالی صحبت میکنند و روستای قره کلیسا مثل اغلب کردهای قره ضیاء الدین، ماکو، پلدشت، چالدران و همین طور کردهای نخجوان از طایفه جلالیاند.
ارسلان و اسماعیل دم در کلیسا منتظرند. هر دو مثل بقیه کارکنان محلی میراث فرهنگی اهل همین روستا هستند. وقتی از اسماعیل درباره کار و زندگی میپرسم، میگوید همه چیز خوب است اما امسال پسرداییاش را که همکار خودش بوده و همین جا در قرهکلیسا کار میکرده، با بیماری کرونا از دست داده و ناراحت است. قطبالدین صبح اول وقت به کلیسا آمده و مشغول پارو کردن برف است. میگوید همه جا را تمیز کرده و میخواهد برود خانه صبحانه بخورد و برگردد. تعارف میکند که من هم بروم خانهاش یا برایم صبحانه بیاورد. خیالش را راحت میکنم که آفتاب نزده در ماکو حسابی صبحانه خوردهام و حالا میخواهم کلیسا را خوب تماشا کنم.
یاد گزارش مارک تواین از شب آتن و آکروپلیس میافتم. وقتی کشتی در ساحل، لنگر انداخته بود اما شهر قرنطینه بود و تواین میبایست شبانه وارد تاکستانهای اطراف میشد و سراسیمه به سمت آکروپلیس میدوید و آفتاب نزده خودش را به کشتی میرساند. وجب به وجب در و دیوار کلیسای تادئوس پر از نقش و نگاری است که مجبورم مثل تواین با عجله ببینم و برگردم، ظهر باید در چالدران باشم.
کلیسا با دو برج مخروطی، کارکرد یک قلعه نظامی نیز دارد و حجمپردازیها و نقشها و شمایل مختلف آن به اعتقاد بسیاری، از کم نظیرترین اشکال هنرهای تجسمی است. دو حیاط شرقی و غربی و اتاقهای راهبان و دخمه و زیرزمین و آسیاب و غذاخوری و... هرکدام بخشی از این بنای باشکوه و اسرارآمیز است. بنایی که حدود 2 هزار سال حوادث مختلفی از جنگ و خونریزی تا زلزله و حوادث طبیعی به چشم دیده و بارها و بارها بازسازی و مرمت شده و هربار یادگاری از آن زمانه را در خود جای داده است؛ از یورش چنگیز و تیمور تا تخریب توسط ارتش عثمانی در زمان شاه اسماعیل، بازسازی به دستور شاه عباس، مرمت دوباره و افزودن تزئینات توسط عباس میرزا فرزند و ولیعهد فتحعلی شاه و تخریب دوباره برخی حکاکیها و تزئینات توسط ارتش عثمانی در جنگ جهانی و... میگویند زاکاریای مقدس نیز که آرامگاه او کمی آن طرفتر و مشرف به دره است، در واقع یک اسقف نیکوکار مسیحی است که در سال 1329 میلادی کلیسا را پس از زلزلهای مهیب، بازسازی کرده و هر صلیب کوچک خاچکار یا چلیپایی که بر در و دیوار کلیسا میبینیم، نشانه و یادگاری است از یک خیر مسیحی که در طول تاریخ در حفظ و مرمت بنا کوشیده است.
ارسلان میگوید: اگر دقت کنید یک طرف کلیسا سیاه و یک طرفش سفید است. اصل کلیسا از سنگ سیاه بوده و برای همین در ترکی آذربایجانی به قره کلیسا معروف شده ولی بعد با سنگ سفید مرمت و بازسازی شده است. اگرچه برخی نیز اعتقاد دارند نام قدیمی کلیسا «کارا» بوده که واژهای پهلوی به معنای بزرگ است و بعدها با «قره» یا «قارا» به معنی سیاه در ترکی اشتباه گرفته شده است.
آخرین کسی که برای مرمت مقبره ساندخت به روستای قره کلیسا آمده، معماری ارمنستانی است که یادگار او را در آبدارخانه کوچک حیاط کلیسا میبینم؛ یک ورق سفید که با خودکار قرمز به زبان فارسی، انگلیسی و ارمنی روی آن نوشته سیگار کشیدن ممنوع. میگویند کرونا داشت و پسردایی اسماعیل هم از او گرفت و به رحمت خدا رفت. اوضاع خودش هم خوب نبود اما بموقع بستری شد و کار را تمام کرد و به کشورش برگشت.
پژوهشهای مختلف در زمینه معماری کلیساهای ایران، نشان میدهد این بناها از اسلوب معماری ساسانی پیروی میکنند که در مواجهه با مفاهیم دینی مسیحی دگرگون شده و همین اتفاق برای نمادهای ایرانی بویژه نماد آفتاب، سرو، نیلوفر و... نیز افتاده است؛ پدیدهای که در قره کلیسا یا کلیسای تادئوس هم به خوبی پیداست. آنچنان که وقتی زیر گنبد مرمری و روبهروی محراب بلند آن میایستی خود را در ایران باستان و توصیفات رنگین تاریخنگاران احساس میکنی.
ارسلان میگوید: هر ساله هفته اول مرداد، کلیسا را به ارامنه تحویل میدهیم و آنها را برای برگزاری مراسم تنها میگذاریم: «ارامنه از همه جای جهان به قره کلیسا میآیند و مراسم غسل تعمید و نامگذاری بچهها و دعا و نیایش دارند. به هرحال این کلیسا اولین کلیسای جامع جهان مسیحیت است.» علاوه بر ارامنه، گاه آسوریان نیز به این مراسم میآیند. جالب است بدانید ارامنه در ایران پراکندهاند اما آسوریها یا آشوریها اغلب در آذربایجان غربی ساکن هستند و جمعیت آنها در ارومیه بیش از ارمنیهای این شهر است. آسوریها نیز همچون ارمنیها از مذاهب مختلف کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان پیروی میکنند و هرکدام از آنها در آذربایجان غربی و ارومیه کلیسای خاص خود را دارند.
روستا را با تمام آرامش رؤیاییاش ترک میکنم. در انتهای جاده دوباره کنار دیوار یادبود شهدای ارمنی میایستم و فاتحه میخوانم. زمین پوشیده از برف است و آرامگاه ساندخت نخستین شهید مسیحیت در نور تند صبح زمستان میدرخشد.
ویژهنامه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
■ گفت و گو ی تاریخی با آیت الله خامنهای درباره شهید بروجردی زندگی ساده او را نمایش دهید
■ چهار صفحه گزارش تصویری اختصاصی از بزرگترین استقبال تاریخ بیقراری برای دیدن امام
■ گفت و گوی اختصاصی با محافظان امام به محافظان گفتم احساساتی شوید به مغز تان شلیکمیکنم
■ متن کامل سخنرانی حضرت امام خمینی (ره)در بهشت زهرا نظام قدرتمند میخواهیم
امام! خوش آمدی به دلهای خونین داغداری که مهر تو به تپیدنش واداشت و حضور تو معنایش داد، خوش آمدی به کلبه پیرزنی که سه فرزند، در راه انقلاب پیروز و شکوهمند ملتش قربانی کرد و روزی که تو گفتی بازمیگردی با آنکه سراپایش میگریست سر از پنجره بیرون کرد و بار دیگر خورشید را به کلبه سردش راه داد. امام! خوش آمدی به خیابانی که گوشههایش را فرزندان تو، با خون معطر و پاک خود رنگین کردند، به کوچهای که ملت سربلند فراز و فرودش را با فریاد بیزوال خود به لرزه درآوردند و دیوارهایش را، گستره پر نقشی از ایمان و عشق نمودند. امام! خوش آمدی به شهری که ساکنانش تکبیرگویان، عرض و فرش طاغوتی را درهم پیچیدند، آنگاه که سایه سنگین ظلم از دروازههایش پرکشید، هلهله کردند و اشک شوق به چشم آوردند و اینک که تو باز میگردی، جشنی خجسته برقرار کردهاند، هم بدان گونه که تاریخ را درسی عظیم دهند از پایداری و گذشت، ایمان و ایثار، عزت و افتخار.
پانزده سال پیش در یک صبح سرد، وقتی ملت در اشک و خون و درد به یاد جوانانی که از دست داده بودند بهتزده شکست سنگین خود بودند، جبر مسلط و طاغوتیان عصر، ابر و باد و مه و خورشید و نه فلک را به یاری طلبیدند.
پانزده سال پیش آنها که هستیشان بسته به نیستی یک ملت و شادیشان از سر اندوه و درد میلیونها انسان هم خاکشان بود، تو را از ایران زمین جدا کردند و آنگاه گزمگان در حمله به خانهها، جستوجوگر مشابهتی بودند بین تصویرهای پنهان در اتاقهای کوچک و تو نشانه فریاد ملت بودی و طاغوتیان میپنداشتند که نام بیزوالت را از کتابها و روزنامهها پاک کردهاند، هیچ یک از آنها نمیدانست که هر روز حضور نام تو در دلها زلالتر و عزیزتر میشود...
صفحات ویژه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را بخوانید
■ چهار صفحه گزارش تصویری اختصاصی از بزرگترین استقبال تاریخ بیقراری برای دیدن امام
■ گفت و گوی اختصاصی با محافظان امام به محافظان گفتم احساساتی شوید به مغز تان شلیکمیکنم
■ متن کامل سخنرانی حضرت امام خمینی (ره)در بهشت زهرا نظام قدرتمند میخواهیم
امام! خوش آمدی به دلهای خونین داغداری که مهر تو به تپیدنش واداشت و حضور تو معنایش داد، خوش آمدی به کلبه پیرزنی که سه فرزند، در راه انقلاب پیروز و شکوهمند ملتش قربانی کرد و روزی که تو گفتی بازمیگردی با آنکه سراپایش میگریست سر از پنجره بیرون کرد و بار دیگر خورشید را به کلبه سردش راه داد. امام! خوش آمدی به خیابانی که گوشههایش را فرزندان تو، با خون معطر و پاک خود رنگین کردند، به کوچهای که ملت سربلند فراز و فرودش را با فریاد بیزوال خود به لرزه درآوردند و دیوارهایش را، گستره پر نقشی از ایمان و عشق نمودند. امام! خوش آمدی به شهری که ساکنانش تکبیرگویان، عرض و فرش طاغوتی را درهم پیچیدند، آنگاه که سایه سنگین ظلم از دروازههایش پرکشید، هلهله کردند و اشک شوق به چشم آوردند و اینک که تو باز میگردی، جشنی خجسته برقرار کردهاند، هم بدان گونه که تاریخ را درسی عظیم دهند از پایداری و گذشت، ایمان و ایثار، عزت و افتخار.
پانزده سال پیش در یک صبح سرد، وقتی ملت در اشک و خون و درد به یاد جوانانی که از دست داده بودند بهتزده شکست سنگین خود بودند، جبر مسلط و طاغوتیان عصر، ابر و باد و مه و خورشید و نه فلک را به یاری طلبیدند.
پانزده سال پیش آنها که هستیشان بسته به نیستی یک ملت و شادیشان از سر اندوه و درد میلیونها انسان هم خاکشان بود، تو را از ایران زمین جدا کردند و آنگاه گزمگان در حمله به خانهها، جستوجوگر مشابهتی بودند بین تصویرهای پنهان در اتاقهای کوچک و تو نشانه فریاد ملت بودی و طاغوتیان میپنداشتند که نام بیزوالت را از کتابها و روزنامهها پاک کردهاند، هیچ یک از آنها نمیدانست که هر روز حضور نام تو در دلها زلالتر و عزیزتر میشود...
صفحات ویژه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را بخوانید
ضمیمه چهلمین جشنواره فیلم فجر
حسین نمازی در گفتوگو با «ایران» از کارگردانی فیلم «شادروان» گفته است
نمایش زیباییهای درونی یک خانواده حاشیهنشین
13الی 16
نمایش زیباییهای درونی یک خانواده حاشیهنشین
13الی 16
حال این روزهای نظام سلامت
کامران باقری لنکرانی
استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی شیراز
حال نظام سلامت خوب نیست و این پیکره نحیف هر روز زیر بار فشاری مضاعف است. تجربه اروپای غربی و امریکا نشان داد که اُمیکرون آنقدرها هم که گفتند خوب نیست، حتی باید گفت خیلی هم بد است؛ حتی بدتر از واریان دلتا. قله بستری و مرگ واریان اُمیکرون در غرب به اعدادی باورنکردنی رسیده و رقمهای قبلی را پشت سر گذاشته است. این بار ویروس کودکان را هم هدف گرفته و شمار بستریهای اطفال بهسرعت رو به افزایش است. خوشبختانه در کشور ما واکسیناسیون کودکان چندی است شروع شده است اما هنوز خطر اُمیکرون ساده پنداشته میشود. هشدارهای وزارت بهداشت گاه در هیاهوی دیگرانی که از این دو سال خستهاند گم میشود. این نشنیدنها و سادهانگاریها میتواند به صدمات جبرانناپذیر بینجامد. بیمارستانها با افزایش سریع نرخ بستری روبهرو شدهاند و فشار کاری کارکنان نظام سلامت بهسرعت در حال افزایش است. کارکنان نظام سلامت خسته و فرسوده از موج قبل و همه آنچه در این دوسال رخ داد و داغدار فراق همکاران شهید مدافع سلامت، اکنون با موج جدیدی از بیماری در بین خودشان مواجه شدهاند. فشار اقتصادی اکنون با تنش شغلی و روانی و اجتماعی در کارکنان نظام سلامت نیز همراه شده است.
این تجمیع تنشها باعث شده که اکنون با رشد بیش از 30 درصدی فرسودگی شغلی در کارکنان نظام سلامت در همه ردهها از پزشک و پرستار تا کارشناسان بهداشت روبهرو باشیم. بودجه سال 1401 در چند و چون ارز 4200 تومانی است. هنوز نمیدانیم بالاخره ما برای دارو چه ارزی خواهیم داشت و چگونه میتوانیم از دسترسی همه، بویژه اقشار محروم به داروهای ضروری اطمینان یابیم. چنین جراحی بزرگی بخصوص در زنجیره تأمین غذا و دارو و تجهیزات پزشکی نیاز به تمهیداتی دارد که اثری از آن ملاحظه نمیشود و ساده کردن کار با کارت شارژ جوابگو نیست. اصولاً یکی ازاشتباهات شایع در برابر مشکلات پیچیده، سادهانگاری است؛ این ساده پنداشتن حس خوبی به تصمیمگیر میدهد که حلال مشکلات برجای مانده از قبل خواهد شد. اشتباه دیگر در مقابل مشکلات سخت، سرگرم شدن به امور حاشیهای و اصلی کردن فرعیات است.
متأسفانه در برابر مشکلات پیچیده نظام سلامت مثالهایی از هر دو قسم این رویکردها در بین سیاستمداران و سیاستگذاران و تصمیمگیران و تصمیم سازان دیده شده و میشود. اگر مشکلات تحلیل مبنایی و تاریخی نشوند و اگر به تجارب گذشته و وضعیت آینده بیتوجهی شود تصمیمها نه تنها گره گشا نخواهند بود، بلکه بر وخامت اوضاع خواهند افزود.
روزگاری در کشور ما خدمات پزشکی در شهرستانها و حتی برخی مراکز استان با لیسانسههای بیگانه که بهعنوان پزشک به ایران آمده بودند تأمین میشد آن هم چه تأمینی! ادغام آموزش پزشکی در بهداشت و درمان هم منجر به تأسیس شبکه بهداشت و درمان و رساندن خدمات به نقاط محروم کشور بویژه روستاها گردید و هم امکان تربیت ارائه کنندگان خدمات سلامت برابر نیازهای کشور را میسر کرد. بسیار باعث تعجب است که اکنون راه برعکس با شعار دسترسی همگانی به خدمات بهداشت و درمان، نشان داده میشود.
این تصمیمات پراکنده اگر پیش از این بهدلیل روزمرگیها قابل توجیه بودند، اکنون با در دست داشتن نقشه کلان اصلاح نظام سلامت که همان سیاستهای کلی ابلاغی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی است، با هیچ توجیهی پذیرفته نیستند. از ابلاغ این سیاستها بیش از هفت سال میگذرد. اما متأسفانه در تقنین و اجرا تأثیر آن مشخص نیست. اینکه مقامات تقنینی کشور دلسوزانه به فکر حل معضلات نظام سلامت اند جای تقدیر دارد، اما اینکه تصمیمات بیتوجه به سیاستهای کلی و بیاعتنا به واقعیات میدانی و سوابق ملی و مستندات علمی گرفته شود پسندیده نیست. در همین موضوع آموزش، سیاستهای کلی سلامت، نقشه و مسیر را معلوم کرده و سزاوار نیست افرادی ولو با نیت خوب طرحی را بر خلاف آن سیاستها تصویب نمایند. هرچند که نهایتاً مصوبات با سیاستهای کلی تطبیق داده و موارد خلاف رد میشوند، اما این رویه اتلاف وقت است و باعث میشود مشکلات اصلی مورد غفلت قرار گیرند. تجربه کووید 19 نشان داد، بیتوجهی به سلامت چه آثار سوئی بر همه ابعاد زندگی انسان میگذارد. اکنون که بودجه سال آینده در مرحله تدوین است توقع این است که در این بودجهریزی به مسائل اساسی نظام سلامت توجه شود. توسعه و بازسازی شبکه بهداشت و درمان و توزیع عادلانه پزشکان دو مسأله فوری کشورند که اخیراً نیز مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفتهاند. بازسازی شبکه هم به سخت افزار و هم به نرمافزار و فراتر از آن به اصلاح نگرش در سیاستگذاران نیاز دارد. پیشگیری، ارزانتر از درمان است؛ اما همین ارزان هم نیاز به برنامه و حمایت دارد. خصوصیسازی بیبرنامه در دهه گذشته شبکه بهداشت و درمان کشور را سوزانده است و حق همگانی سلامت را به محاق برده است. فقدان نظام پشتیبان شبکه و گسست در چرخه ارجاع، شبکه را ناکارآمد کرده است. اینهاست که نیاز به حمایت قانونی در بودجه دارد و مسائل فوری کشورند.
من با تخصیص بیحساب به بخش سلامت موافق نیستم اما وقتی وزیر محترم از انباشت بدهی در بخش سلامت با رقمهایی تقریباً معادل بودجه جاری سلامت صحبت میکنند، یعنی ما با یک مشکل جدی روبهرو هستیم که برای جلوگیری از زمینگیر شدن باید برای آن فکر عاجلی کنیم.
در توزیع عادلانه پزشک نیز توزیع دستوری پایدار نخواهد بود. پذیرش سهمیهای سالیانی است که برای مناطق محروم انجام شده ولی احتیاج به پایش و استحکام در اجرا دارد و به تنهایی جوابگو نیست. به هر صورت، اصلاح نظام پرداخت و ترکیب پرداخت سرانه و عملکردی میتواند شروع خوبی برای ماندگاری در توزیع عادلانه پزشک باشد. البته فهم ما از سهمیه مناطق محروم احتیاج به تغییر دارد. حتی در شهر به ظاهر برخورداری چون تهران تفاوتها بین مناطق گاه از زمین تا آسمان است. برای بسط عدالت آموزشی باید شکاف طبقانی را هدف قرار داد نه صرفاً جغرافیا را.
فرصتها بهسرعت میگذرند. مجلس یازدهم تقریباً در میانه راه است و دولت سیزدهم هنوز به شش ماهگی نرسیده است، اما توقع این است که در هر فرصتی امور مهم مورد توجه باشند. کلام امیرالمؤمنین علی علیه السلام هشداردهنده است: امارات الدول انشاء الحیل؛ بقای حکومتها، به برنامهریزی و چاره اندیشی در امور است (میزان الحکمه، ج 2، ص 551)
استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی شیراز
حال نظام سلامت خوب نیست و این پیکره نحیف هر روز زیر بار فشاری مضاعف است. تجربه اروپای غربی و امریکا نشان داد که اُمیکرون آنقدرها هم که گفتند خوب نیست، حتی باید گفت خیلی هم بد است؛ حتی بدتر از واریان دلتا. قله بستری و مرگ واریان اُمیکرون در غرب به اعدادی باورنکردنی رسیده و رقمهای قبلی را پشت سر گذاشته است. این بار ویروس کودکان را هم هدف گرفته و شمار بستریهای اطفال بهسرعت رو به افزایش است. خوشبختانه در کشور ما واکسیناسیون کودکان چندی است شروع شده است اما هنوز خطر اُمیکرون ساده پنداشته میشود. هشدارهای وزارت بهداشت گاه در هیاهوی دیگرانی که از این دو سال خستهاند گم میشود. این نشنیدنها و سادهانگاریها میتواند به صدمات جبرانناپذیر بینجامد. بیمارستانها با افزایش سریع نرخ بستری روبهرو شدهاند و فشار کاری کارکنان نظام سلامت بهسرعت در حال افزایش است. کارکنان نظام سلامت خسته و فرسوده از موج قبل و همه آنچه در این دوسال رخ داد و داغدار فراق همکاران شهید مدافع سلامت، اکنون با موج جدیدی از بیماری در بین خودشان مواجه شدهاند. فشار اقتصادی اکنون با تنش شغلی و روانی و اجتماعی در کارکنان نظام سلامت نیز همراه شده است.
این تجمیع تنشها باعث شده که اکنون با رشد بیش از 30 درصدی فرسودگی شغلی در کارکنان نظام سلامت در همه ردهها از پزشک و پرستار تا کارشناسان بهداشت روبهرو باشیم. بودجه سال 1401 در چند و چون ارز 4200 تومانی است. هنوز نمیدانیم بالاخره ما برای دارو چه ارزی خواهیم داشت و چگونه میتوانیم از دسترسی همه، بویژه اقشار محروم به داروهای ضروری اطمینان یابیم. چنین جراحی بزرگی بخصوص در زنجیره تأمین غذا و دارو و تجهیزات پزشکی نیاز به تمهیداتی دارد که اثری از آن ملاحظه نمیشود و ساده کردن کار با کارت شارژ جوابگو نیست. اصولاً یکی ازاشتباهات شایع در برابر مشکلات پیچیده، سادهانگاری است؛ این ساده پنداشتن حس خوبی به تصمیمگیر میدهد که حلال مشکلات برجای مانده از قبل خواهد شد. اشتباه دیگر در مقابل مشکلات سخت، سرگرم شدن به امور حاشیهای و اصلی کردن فرعیات است.
متأسفانه در برابر مشکلات پیچیده نظام سلامت مثالهایی از هر دو قسم این رویکردها در بین سیاستمداران و سیاستگذاران و تصمیمگیران و تصمیم سازان دیده شده و میشود. اگر مشکلات تحلیل مبنایی و تاریخی نشوند و اگر به تجارب گذشته و وضعیت آینده بیتوجهی شود تصمیمها نه تنها گره گشا نخواهند بود، بلکه بر وخامت اوضاع خواهند افزود.
روزگاری در کشور ما خدمات پزشکی در شهرستانها و حتی برخی مراکز استان با لیسانسههای بیگانه که بهعنوان پزشک به ایران آمده بودند تأمین میشد آن هم چه تأمینی! ادغام آموزش پزشکی در بهداشت و درمان هم منجر به تأسیس شبکه بهداشت و درمان و رساندن خدمات به نقاط محروم کشور بویژه روستاها گردید و هم امکان تربیت ارائه کنندگان خدمات سلامت برابر نیازهای کشور را میسر کرد. بسیار باعث تعجب است که اکنون راه برعکس با شعار دسترسی همگانی به خدمات بهداشت و درمان، نشان داده میشود.
این تصمیمات پراکنده اگر پیش از این بهدلیل روزمرگیها قابل توجیه بودند، اکنون با در دست داشتن نقشه کلان اصلاح نظام سلامت که همان سیاستهای کلی ابلاغی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی است، با هیچ توجیهی پذیرفته نیستند. از ابلاغ این سیاستها بیش از هفت سال میگذرد. اما متأسفانه در تقنین و اجرا تأثیر آن مشخص نیست. اینکه مقامات تقنینی کشور دلسوزانه به فکر حل معضلات نظام سلامت اند جای تقدیر دارد، اما اینکه تصمیمات بیتوجه به سیاستهای کلی و بیاعتنا به واقعیات میدانی و سوابق ملی و مستندات علمی گرفته شود پسندیده نیست. در همین موضوع آموزش، سیاستهای کلی سلامت، نقشه و مسیر را معلوم کرده و سزاوار نیست افرادی ولو با نیت خوب طرحی را بر خلاف آن سیاستها تصویب نمایند. هرچند که نهایتاً مصوبات با سیاستهای کلی تطبیق داده و موارد خلاف رد میشوند، اما این رویه اتلاف وقت است و باعث میشود مشکلات اصلی مورد غفلت قرار گیرند. تجربه کووید 19 نشان داد، بیتوجهی به سلامت چه آثار سوئی بر همه ابعاد زندگی انسان میگذارد. اکنون که بودجه سال آینده در مرحله تدوین است توقع این است که در این بودجهریزی به مسائل اساسی نظام سلامت توجه شود. توسعه و بازسازی شبکه بهداشت و درمان و توزیع عادلانه پزشکان دو مسأله فوری کشورند که اخیراً نیز مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفتهاند. بازسازی شبکه هم به سخت افزار و هم به نرمافزار و فراتر از آن به اصلاح نگرش در سیاستگذاران نیاز دارد. پیشگیری، ارزانتر از درمان است؛ اما همین ارزان هم نیاز به برنامه و حمایت دارد. خصوصیسازی بیبرنامه در دهه گذشته شبکه بهداشت و درمان کشور را سوزانده است و حق همگانی سلامت را به محاق برده است. فقدان نظام پشتیبان شبکه و گسست در چرخه ارجاع، شبکه را ناکارآمد کرده است. اینهاست که نیاز به حمایت قانونی در بودجه دارد و مسائل فوری کشورند.
من با تخصیص بیحساب به بخش سلامت موافق نیستم اما وقتی وزیر محترم از انباشت بدهی در بخش سلامت با رقمهایی تقریباً معادل بودجه جاری سلامت صحبت میکنند، یعنی ما با یک مشکل جدی روبهرو هستیم که برای جلوگیری از زمینگیر شدن باید برای آن فکر عاجلی کنیم.
در توزیع عادلانه پزشک نیز توزیع دستوری پایدار نخواهد بود. پذیرش سهمیهای سالیانی است که برای مناطق محروم انجام شده ولی احتیاج به پایش و استحکام در اجرا دارد و به تنهایی جوابگو نیست. به هر صورت، اصلاح نظام پرداخت و ترکیب پرداخت سرانه و عملکردی میتواند شروع خوبی برای ماندگاری در توزیع عادلانه پزشک باشد. البته فهم ما از سهمیه مناطق محروم احتیاج به تغییر دارد. حتی در شهر به ظاهر برخورداری چون تهران تفاوتها بین مناطق گاه از زمین تا آسمان است. برای بسط عدالت آموزشی باید شکاف طبقانی را هدف قرار داد نه صرفاً جغرافیا را.
فرصتها بهسرعت میگذرند. مجلس یازدهم تقریباً در میانه راه است و دولت سیزدهم هنوز به شش ماهگی نرسیده است، اما توقع این است که در هر فرصتی امور مهم مورد توجه باشند. کلام امیرالمؤمنین علی علیه السلام هشداردهنده است: امارات الدول انشاء الحیل؛ بقای حکومتها، به برنامهریزی و چاره اندیشی در امور است (میزان الحکمه، ج 2، ص 551)
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
قدم های کوچکِ سرنوشت
-
ساحلیبازان گرفتار طوفان بیتوجهی فدراسیون
-
رهبر معظم انقلاب در مرقد امام خمینی(ره) و گلزار شهدا حضور یافتند
-
صدای پای رونق در خطوط تولید
-
پشت پا به اقتصاد مقاومتی
-
ساحل خواری قانونی!
-
دو هزار سال پس از تادئوس
-
ویژهنامه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
-
ضمیمه چهلمین جشنواره فیلم فجر
-
حال این روزهای نظام سلامت
اخبارایران آنلاین